مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

با این سوالات خواستگاری بروید


شب خواستگاری کم از صبح پادشاهی نیست! خواستگاری نقطه مهمترین تغییر در مسیر زندگی است؛ مسیری که می تواند همراه خوشبختی باشد یا نباشد. معلوم است که نمی توان انتظار داشت دو طرف در این شب به شناختی دقیق و کافی از هم برسند ولی به هر حال بعضی اطلاعات را باید همان شب به دست آورد. گاهی اشتباه های ناخواسته در شب خواستگاری می تواند سرنوشت دختر و پسری را تغییر دهد. توصیه های کارشناسان ما را در مورد سوال هایی که باید بپرسید یا نپرسید، رفتارهایی که باید انجام دهید یا ندهید و حرف هایی که باید بزنید یا نزنید بخوانید.

صحبت کردن
در جلسه اول،هشت سۆال مشترک از سوی دختر و پسر مطرح می شود وشش سۆال اختصاصی را خانم از آقا می پرسد.

بهتر است آغاز کننده گفت وگو پسر باشد،زیرا او دست نیاز به سوی دختر گشوده است.هر سۆالی را که پسر می پرسد ،دختر به اختصار پاسخ می گوید و نظر پسر را در همان زمینه می پرسد.

اگر آقا به جای طرح سۆال، در باره آرا و عقاید خود سخن گفت ، خانم در مواردی که نظر خاص یا مخالفی دارد، آن را بیان می کند.

بنظر من سوالات باید به گونه ای باشد که فرایند خواستگاری با سوالات زیاد خسته کننده نشود . افراط و تفریط اشتباه است . در ضمن در جلسه اول جای هیچ تنشی نیست . شما فقط می نویسید و بعد تجزیه و تحلیل می کنید. و در جلسه دوم می توانید در مورد سوالشان از ایشان توضیح بخواهید .

هشت سوال مشترک که آقا مطرح می کند به شرح ذیل می باشد:

1- معرفی: ممکن است خودتان را معرفی کنید و در مورد تعداد اعضای خانواده و شغل والدین محترم توضیح دهید؟آیا والدین (پدر یا مادر) اصلی شما هستند ؟(این سۆال نباید در ازدواجهای فامیلی و آشنا پرسیده شود.)

2- اعتقادات:میزان پایبندی و اعتقادات شما به مسائل دینی چقدر است؟در اعتقادات دینی از مصادیقی که خود به آن ها اعتقاد دارید، سۆال کنید؛از جمله واجبات(نماز،روزه،حج،خمس،ز� �ات و…) ومستحبات(زیارت،محافل مذهبی و…) و مساله تقلید؛ چرا که هریک به شکلی در زندگی مشترک تاثیر گذار خواهد بود.

(نقش الگویی طرف بر فرزندان در نماز و روزه، موافقت و همراهی برای سفر حج،مصرف از در آمدی که حقوق شرعی آن داده نشده ، اختلاف در فتوای مراجع تقلید و… از جمله این آثار است.)

شاید عده ای بگویند این سۆال برای افراد متدین است . خیر . افراد غیر متدین هم باید سوال کنند زیرا شاید عمل به اعتقادات طرف، پنج باشد . و این خانم پنجاه باشد . اگر سوال نکنند بعدا برایشان مشکل پیش می آید زیرا اختلاف زیاد است .

3- خط مشی کلی زندگی: آیا می خواهید زندگی خود را بر اساس دستورات دین استوار کنید یا فرهنگ غرب یا سلیقه شخصی ؟( این سوال، هم برای متدین و هم برای غیر متدین باید پرسیده شود .)

4- میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی:مثل پوشش (که این سوال مشترک است ). شما در چه محافلی شرکت می کنید ؟ به پارتی و عروسی های آنچنانی می روید یا خیر ؟ آیا در محافل مذهبی شرکت می کنید ؟ نظرتان در مورد استفاده از فن آوری روز از جمله ماهواره چیست؟ (شما با مطرح کردن این سوالات می خواهید بدانید آیا به هفتاد درصد می رسید یا خیر ؟)

5- استقلال فکری:در زندگی مشترک چقدر به نظر دیگران از جمله پدر و مادر و دوستانتان ، اهمیت می دهید ؟ ممکن است بگوید من بدون اجازه مادرم آب نمی خورم یا در حد نیاز و یا در حد مشاوره از دیگران استفاده می کنم . (با این پرسش می خوهید به دهن بینی،وابستگی به پدر ومادر و دوستان و اجازه دخالت به دیگران در زندگی دست یابید.)

6- اهدف کلی زندگی:هدف کلی و اصلی شما در زندگی چیست؟(ممکن است طرف شما به علم، ورزش، هنر و … علاقه بیش از حد داشته باشد وشما نقطه مقابل او باشید.

7- ارتباطات فامیلی: تا چه اندازه به رفت وآمد با دوستان و نزدیکان خود و نزدیکان همسرتان تمایل دارید؟ (می خواهید بفهمید که از تیپ درونگرا است یا برونگرا.وآیا در ارتباطات فامیلی و با دوستان مجردی زیاده روی می کند یا نه. آیا تمام زندگی خود را برای مهمان بازی می گذارد یا اصلا از مهمانی خوشش نمی آید ؟)

8- ارتباطات اجتماعی:اگر همسر آینده شما در محیط کار یا بین نزدیکان یا نامحرمان با حفظ ضوابط شرعی و عرفی ارتباط داشته باشد,چه می کنید؟( خانمی هست که بشدت از اینکه آقا در محیطی کار میکند که چهار تا خانم در آنجا هست ، ناراحت است . این مشکل را اول حل کنید . شما با طرح این سوال می خواهید به میزان سخت گیری وی در این زمینه پی ببرید)
• سوالهای اختصاصی که خانم می تواند از آقا بپرسدعبارتند از:


1- شهرمحل س************ت:بنا دارید با همسر آینده تان در کدام شهر زندگی کنید؟(حتی دائم یا موقت بودن را سوال کنید . چون متاسفانه مسکوت گذاشته میشود و بعد مشکل ایجاد میشود . )

2- نوع س************ت: آیا می خواهید مستقل زندگی کنید یا می خواهید با والدین خود محل س************ت مشترک داشته باشید؟(در صورت تمایل به زندگی با والدین باید مشخص شود که چگونه(در یک محله،یک مجتمع،یک آپارتمان،یک طبقه یا یک دستگاه) می خواهد با آنان زندگی کند.)

3-جزئیات شغل: شما به چه کاری اشتغال دارید؟(وضعیت شغلی طرف باید شفاف و روشن بیان شود و کلی گویی در این مورد(بازار،واسطه گری، وزارت خارجه و…) کافی نیست؛زیرا در بازار انواع شغلها؛ در کار واسطه گری انواع واسطه ها وجود دارد. به عنوان مثال می گوید در بازار کار می کند . در بازار چه کارمی کند ؟ آیا مغازه دارد یا دلال است ؟ دلال چه چیزی است ؟ حالا یک وقت طرف الان کار ندارد مثلا دانشجو است یا هنرمند است . حتما درباره شغل آینده اش سوال کنید . شغل مرد مهم است . ببینید شما می توانید با آن شغل کنار بیائید . چون بعضی از شغل ها ویژگی خاص دارد وهر خانمی نمی تواند با هر شغلی که همسرش داشته باشد، کنار بیاید. مثلا طرف می خواهد هنر پیشه شود . این شغل خیلی سخت است . مثلا می خواهند مشاور باشند یا شغل نظامی یا سیاستمداری داشته باشد . یا می خواهد روحانی باشد .چون هرکس نمیتواند با این شغل ها کنار بیاید و روحیه خاصی می خواهد .)

4- تحصیل و اشتغال زن: آیا موافق هستید که همسر آینده تان اشتغال داشته باشد یا به تحصیل خود ادامه بدهد؟

5- فعالیتهای سیاسی اجتماعی زن: آیا موافق هستید که همسر آینده تان فعالیت سیاسی – اجتماعی داشته باشد و تا چه اندازه؟

6- سطح زندگی: در زندگی مشترک تا چه حد به مسافرت و مهمانی دادن توجه خواهید داشت؟( با طرح این سوال می خواهید به روحیه طرف در میزان هزینه کردن برای زندگی و خساست احتمالی او پی ببرید.)

نکته: در پایان گفت وگوی جلسه اول ، در صورت احساس ، مطالبی را که جنبه خصوصی و سری دارد(مانند بیماری حاد یا خاص، اختلال روحی – روانی، ازدواج پیشین، رابطه قبلی با جنس مخالف ، طلاق والدین و…) و حدود مهریه را مطرح کنید.

آیا درست است در جلسه اول خواستگاری ، دین دختر زیر سوال برود که متدین است یا خیر ؟

خیر سوال باید در همین حد باشد که میزان پایبندی طرف به اعتقادات دینی مشخص شود. اینکه چطور مسلمان شدی و آیا تحقیق کرده ای یا خیر، سوال درستی نیست .

بعضی ها جلسه خواستگاری را با جلسه گزینش برای استخدام اشتباه می گیرند . البته در گزینش های استخدامی هم نمی گویند شما چطور دین تان را انتخاب کرده اید ؟ اینها افراط است . ما در خواستگاری سوالاتی را مطرح می کنیم که مربوط به زندگی آینده است.

اعتماد، چتری برای عشق ما


وقتی زیر یک سقف زندگی می کنید هر آنچه که از طرف مقابلتان می بینید، می رود زیر یک چتر، چتری به نام اعتماد. وقتی که اعتماد می کنید، دیگر نگران تکیه گاه تان نیستید.

در واقع یک گام مهم در زندگی مشترک احساس امنیت است. این احساس وقتی بوجود می آید که افراد به یکدیگر اعتماد داشته باشند. در طول رابطه هر چه زن و شوهر زمان بیشتری با هم زندگی کنند، اعتمادشان به یکدیگر بیشتر می شود. این فرایند تعهد و آرامش را افزایش می دهد. برای بدست آوردن اعتماد در یک رابطه توجه به نکات زیر می تواند مثمر ثمر باشد.


حقیقت را بگویید

در زندگی مشترک، شاید بهتر بگوییم از همان روز اول خواستگاری، صداقت حرف اول را می زند. در بحرانی ترین شرایط، گفتن حقیقت بازنده بودن نیست. شاید به صراحت می توان گفت که دروغ گفتن سریعترین راه از بین رفتن اعتماد است. در واقع فرار کردن از راست گویی نابودی رابطه شما با همسرتان را در پی خواهد داشت. صداقت با ایجاد اطمینان و اعتماد متقابل پایه های زندگی مشترک را تقویت می کند.


در رفتارهای تان تعادل داشته باشید

سعی کنید، فراز و نشیب های رفتارتان همسرتان را درگیر نکند. رفتارهای ضد و نقیض در زندگی مشترک اطرافیان را سردرگم می کند و به نوعی می توان گفت صداقت شما رو زیر سوال می برد. این امر منجر به سلب اعتماد همسر شما می شود. در طول زندگی مشترک اگر هدف تان درک و سهیم شدن در افکار و احساسات فرد مقابل تان باشد در پیچ و خم های زندگی دچار سوء تفاهم نخواهید شد.


با یکدیگر باشید

گاهی پیش می آید که شما مجبور می شوید و در شرایطی قرار می گیرید که ناچار هستید، تمام برنامه هایتان را کنسل کنید تا در کنار همسرتان باشید. اهمیت دادن شما نسبت به این موضوع نشان می دهد شریک زندگی تان مهم است. صرف نظر کردن از یک مهمانی دوستانه و در کنار همسر بودن به او ثابت می کند، که او را دوست دارید. می توان گفت این موضوع در روزهای اول زندگی میخ اعتماد و اطمینان همسرتان بر روی دیوار زندگی را محکم تر می کند.


به یکدیگر احترام بگذارید

شریک زندگی تان نیاز به احساس امنیت و اطمینان شما دارد، هیچگاه قدرت ابراز عقیده را از همسرتان نگیرید و عکس العمل های تلافی جویانه را در زندگی مشترک دنبال نکنید. احترام به عقاید شریک زندگی تان جایگاه شما را نزد همسرتان و اطرافیان بالا می برد. احترام گذاشتن، اعتماد سازی را در زندگی پر رنگ تر می کند.


همدلی از همزبانی بهتره

ممکن است شما فرد دلسوزی باشید و همسری مهربان اما نتوانید به راحتی و به خوبی احساسات طرف مقابل را درک کنید. اما این نکته را فراموش نکنیم که همدلی در زندگی زناشویی باعث می شود به احساسات یکدیگر آسیب نرسانید. از آنجایی که در زندگی مشترک همدلی پر رنگ تر است، لازم است خیلی سریع شریک زندگی هر نوع تغییر احساسی و عاطفی را درک کند. همدلی باعث می شود فرد در تمام مراحل زندگی احساس تنهایی نکند و اطمینان داشته باشد که همیشه گوش شنوایی برای مشکلات او وجود دارد.


قدرانی کنید
از همسرتان قدرانی کنید. این بهترین راه برای ابراز محبت شما است. اعتماد و عشق در گذر زمان، زندگی مشترک شما را رونق می بخشد.


اعتماد سازی کنیم

در آخر اینکه گاهی اتفاقاتی رخ می دهد که همسر شما به دلایلی هر چند کوچک اعتمادش را از دست می دهد، وقتی اعتماد در زندگی کم رنگ می شود به نوعی خصومت و دلگیری ها خود را نشان می دهد. قضیه وقتی حادتر می شود که در تلاش برای پنهان کاری هستید و منتظر هستید تا شرایط مناسب پیش آید تا موضوع را مطرح کنید اما گاهی زمان را از دست می دهید و همین امر باعث کدورت می شود، اتفاقاتی از این دست پایه های صمیمیت و همدلی را می شکند.

چند نکته برای شناخت روحیه خانم ها


اگر دوست دارید بدانید خانم ها چه خواسته ها و توقعاتی دارند و چگونه می توان آن ها راضی نگه داشت این مطلب را بخوانید.

بسیاری از خواسته های خانم ها شبیه مردهاست و مشترک است. آن ها نیز طالب موفقیت، قدرت، موقعیت اجتماعی خوب، پول، محبت، ازدواج، بچه داشتن و شادی و خوشبختی هستند. در عین حال خواسته هایی زنانه هم دارند.


محبت واقعی:
آن ها خواهان صداقت و محبت هستند.زن هایی که برای عشق واقعی ارزش قائل هستند به هدایای پرقیمت توجه ندارند. هدایایی که خانم ها را خوشحال می کند آن هایی است که با در نظر گرفتن سلیقه و خواسته های آن ها انتخاب شده و نشان دهنده توجه و علاقه به تمایلات آن هاست.


علاقه به زیبایی:
عده کمی از خانم ها معتقدند که زیبا یا خیلی زیبا هستند. به عنوان مثال ممکن است زنی که ازدواج کرده به عکس دوران جوانی و زمانی که دارای اندامی زیبا و صورتی جذاب و جوان بوده نگاه کند و در آینه چند چروک در صورت خود ببیند و چند کیلو اضافه وزن پیدا کرده باشد، در عین حال که هنوز هم از زیبایی برخوردار است از این جهت رضایت نداشته باشد.زیبا بودن از علایق طبیعی خانم هاست. مایلند به آن ها گفته شود که خوشگل و دلربا هستند. تنها گفتن آن که از زیبایی بهره مند هستند برایشان کافی نیست بلکه باید با دقت و توجه زیاد این مسئله را به آن ها گوشزد کرد. مثلاً گفتن این که فرم موهای شما قشنگ است یا این پیراهن خیلی شما را زیباتر جلوه می دهد و تعریف از جزئیات قیافه و اندام آن ها به آنان اعتماد بیشتری می دهد، در روحیه آن ها اثر مطلوب می گذارد و از این که مورد توجه هستند خوشحال می شوند.


ارزش کار:
خانم ها به کار خود و نتیجه آن علاقه داشته و در این مورد حساس هستند. نباید کار آن ها را با بی اعتنایی بدون اهمیت تلقی کرد. بلکه بهتر است به آن ارزش داد. این مسئله ای است که در روابط زن و شوهر اثرات زیادی دارد.


مصاحبت و گفتگو:
زن ها به هم صحبت و کسانی که به گفته ها و درد دل آن ها گوش بدهند احتیاج دارند. از نظر کلی گفتگوها و صحبت های مردها با خانم ها تفاوت دارد.معمولاً گفت و شنود مردها مربوط به روشن کردن یک مسئله و اظهار نظر درباره یک روش یا پیدا کردن راه حل مناسب برای یک مشکل است. بدین جهت ممکن است با سوالات خود گفته های طرف صحبت خود را قطع کنند و برای اثبات عقیده خود به مشاجره بپردازند. اما خانم ها علاقه دارند که احساسات و تمایلات خود را برای شنونده بیان کنند. گاهی از این طریق خود را تسکین می دهند. به این جهت به شنونده ای که با سکوت حرف های آن ها را بشنود بیشتر احتیاج دارند. بنابراین مردها به جای بحث درباره مسائل، اگر با دقت به گفته های آن ها گوش بدهند، رضایت آن ها را به دست می آورند. زن و شوهر ها بهتر است همه گفتگوهای خود را به بحث درباره امور خانه و بچه ها و ... منحصر نسازند بلکه اوقاتی را برای بیان احساسات و تمایلات خود اختصاص دهند و از این طریق حسن تفاهم بیشتری بین خود به وجود آورند.


انتخاب همسر: زن ها بر خلاف مردها به آسانی عاشق نمی شوند. مردها زودتر تحت تأثیر احساسات قرار گرفته و دل می بندند. ولی خانم ها در این مورد خودداری بیشتری دارند و در انتخاب همسر احتیاط و دقت می کنند. آن ها به صفات اخلاقی مردها زیاد توجه میکنند و آینده نگری از خود نشان می دهند و با تفکر خود احساسات را کنترل می کنند. ممکن است به مردی علاقه زیادی پیدا کنند ولی باز هم این سوال را از خود می کنند که آیا می توانم به این مرد اعتماد کنم؟ بنابراین به آسانی در این باره تصمیم نمی گیرند.


آزادی شخصی: برخی از مردها خواهان آن هستند که همسرشان پیوسته در کنار آن ها باشد و از تنهایی ناراحت می شوند، همسران خود را تحت کنترل قرار داده و آزادی آن ها را محدود می کنند. در حالی که خانم ها نیز به اوقات فراغت نیاز دارند تا گاهی کتاب بخوانند، به امور شخصی بپردازند و احساس آرامش کنند.


روابط محبت آمیز: زنانی که از کارهای سنگین خانه و نگهداری از بچه ها خسته می شوند به اندازه کافی فرصت و حوصله آن را ندارند که با شوهر خود روابط عاشقانه و محبت آمیز داشته باشند.برخی از مردها به این مسئله توجه ندارند که کمک به همسر در خانه و نگهداری از بچه ها تا چه حد به ازدیاد محبت بین زن و شوهر کمک می کند.


رفاقت صمیمانه: زن مایل است دوست صمیمی شوهر خود باشد. کمتر زنی است که به این قانع باشد که مادر بچه ها بوده و امور خانه را اداره کند. بلکه با گذشت زمان و اینکه تمایلات و هیجانات عاشقانه رو به تسکین می گذارد عشق به خانواده جایگزین آن می شود و احتیاج به آن دارد که شریک زندگیش با او رفاقتی صمیمانه داشته و به خواسته های او توجه کند و محیطی آمیخته با صفا و صمیمیت وجود داشته باشد.

اصول خواستگاری از یک دختر


وقتی دختر مورد علاقه تان را در محیط کار، دانشگاه یا یک فضای عمومی می بینید ممکن است تصمیم بگیرید نظر او را درباره خودتان بدانید و در صورت موافقت موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید. در چنین شرایطی مطرح کردن درخواست ازدواج کار سخت و مهمی است. کاری که باید به بهترین شکل انجام شود تا نتیجه مطلوب داشته باشد.

چند نکته را به شما پیشنهاد می دهیم که امیدواریم در این زمینه به کارتان بیاید.


قبل از پیشنهاد
۱. قبل از هر چیز از خودتان بپرسید واقعا آماده ازدواج هستید؟ می دانید از ازدواج چه می خواهید؟ آیا این فرد کسی است که دوست داشته باشید برای همه عمر او را مقابل خود ببینید؟ پیش از آنکه پیشنهاد ازدواج دهید درباره اهداف خود فکر کنید و با او صحبت کنید.

ببینید آیا اهداف مشترکی دارید یا صرفا چون از او خوشتان می آید و دلتا می خواهد مدت بیشتری او را ببینید، دارید به او پیشنهاد ازدواج می دهید. در واقع آیا ازدواج برای شما به معنی مجوزی برای بیشتر دیدن کسی است که دوستش دارید یا می خواهید ادامه زندگیتان، اهدافتان و سنگ بنای بقیه زندگیتان را با او بچینید؟


۲. هیاهو نکنید. اگر قصد پیشنهاد ازدواج دادن به کسی را دارید، همین قدر که خانواده شما در جریان باشند کفایت می کند. همکاران و دوستان و فامیل را تا مشخص شدن نتیجه نهایی مطلع نکنید. اگر برای مطرح کردن درخواستتان نیاز به واسطه ای از دوستان خود، دوستان طرف مقابل یا همکاران مشترکتان دارید، می توانید او را در جریان بگذارید. به شرطی که از رازداری او مطمئن باشید.


۳. ازدواج چیزی نیست که بخواهید بخاطر انگیزه های آنی وارد آن شوید. نباید فکر کنید چون او خیلی زیباست، چون خواستگاران زیادی دارد یا چون ممکن است به زودی فکر رفتن از ایران به سر او بزند، باید سریع وارد عمل شوید و او را شکار کنید. باید ارزش های شما با ارزش های همسرتان یکسان باشد. اگر در مورد فردی که می خواهید با او ازدواج کنید تردید دارید، بهتر است بیشتر برای شناخت او وقت بگذارید.


چطور پیشنهاد را بگوییم؟


۱. حتما در این مدت اطلاعات حداقلی درباره روحیات او به دست آورده اید. جدی است یا شوخ طبع؟ فانتزی فکر می کند یا خیلی رسمی؟ صحبت کردن درباره ازدواج را به فضایی که مورد علاقه او است ببرید. مثلا می توانید این کار را تلفنی انجام دهید اما چندان خوشایند نیست. صحبت درباره یک زندگی مشترک به چیزی بیشتر از گفتگوهای تلفنی نیازمند است. قرارتان را در یک محیط فرهنگی تنظیم کنید. کافی شاپ یک فرهنگسرا یا موزه محل مناسبی به نظر می رسد. اگر او را به محلی ببرید که پاتوق جوان های پرهیاهو است، مثلا کافه ای شلوغ پر از بوی دود سیگار، قطعا نتیجه مناسبی نخواهید گرفت.


۲. از او نخواهید سوار ماشین شما شود تا در خیابان یا همین طور که در حال رانندگی هستید موضوع را با او در میان بگذارید. پیشنهاد ازدواج دادن و صحبت درباره آینده نیازمند فضای مناسب و مکان مناسب است.


۳. در جلسه ای که برای صحبت درباره آینده نزد او می روید، هدیه و گل نبرید. این کار ممکن است حس بدی به همسر آینده شما بدهد و فکر کند به جای صحبت درباره ازدواج، قرار است درباره یک رابطه دوستی با او صحبت کنید.


۴. از قبل آماده کنید که چه باید به او بگویید. پراکنده گویی نکنید و خیلی راحت با یک مقدمه کوتاه سر اصل موضوع بروید. به او بگویید چرا به فکر ازدواج با او افتاده اید و چه نقاط مثبتی در او دیده اید. خودتان را معرفی کنید و به او بگویید آمادگی دارید به سوالات او صادقانه پاسخ دهید. مراقب باشید در گفتن از محسنات خود زیاده روی نکنید وگرنه او را فراری خواهید داد.

انتظار نه شنیدن را داشته باشید. ممکن است او به هر دلیلی شما را نپسندد یا فکر کند آینده مشترکی با شما نخواهد داشت. بنابراین تحمل و ظرفیت پذیرش آن را در خود ایجاد کنید و محترمانه به او حق انتخاب بدهید.


بعد از پیشنهاد
۱. به او فرصتی برای فکر کردن بدهید و مجبورش نکنید فورا نظرش را درباره شما اعلام کند. از او بخواهید درباره پیشنهادتان فکر کند و در صورت موافقت موضوع را با خانواده اش درمیان بگذارد و از او وقتی بگیرید تا با خانواده به منزل آن ها مراجعه کنید.


۲. انتظار نه شنیدن را داشته باشید. ممکن است او به هر دلیلی شما را نپسندد یا فکر کند آینده مشترکی با شما نخواهد داشت. بنابراین تحمل و ظرفیت پذیرش آن را در خود ایجاد کنید و محترمانه به او حق انتخاب بدهید. بگویید: «پاسخ شما منطقی و محترم است ولی اگر بیشتر درباره این موضوع فکر کنید و نتیجه را به من اعلام کنید ممنون خواهم شد. چون واقعا مایلم به طور جدی درباره آینده مشترک فکر کنیم و امیدوارم بتوانیم به نقاط مشترکی برسیم.»


۳. در پایان به یاد داشته باشید که زود یا دیر پیشنهاد ندهید. اگر او تازه وارد محل کار یا دانشگاه شما شده است، نمی توانید ظرف یک ماه به او پیشنهاد ازدواج بدهید. همین طور اگر ۲ ۳ سال از آشناییتان می گذرد، تقریبا زمان دیری را برای پیشنهاد دادن انتخاب کرده اید. اما اگر شرایط مساعدی دارید و مانعی برای ازدواج نمی بینید، سعی کنید زمانی میان این دو را برای پیشنهاد انتخاب کنید.

همسرتان را همانگونه که هست بخواهید!


چون او را دوست دارم می خواهم تغییر کند! من از این که او مبادی آداب نیست خجالت می کشم! همسر همکارم چنان متشخص و با وقار است که نگو... حسرت می خورم که چرا همسر من مثل او نیست!


همسران انگیزه های مختلف و دلایل متعددی برای تغییر دادن و اصلاح کردن طرف مقابل شان دارند:

گاهی با ادعای دوست داشتن متمایلند همسرشان را تغییر دهند ، گاهی از روی شرمندگی، دوست دارند تغییرش دهند و گاهی اوقات نیز از انتخاب و ازدواج شان پشیمان شده و دچار بیماری مقایسه می شوند و سعی می کنند با ایجاد اصلاحاتی، همسرشان را وفق مرادشان سازند.

علت تمایل به تغییر هر چه باشد، اصرار به اصلاح طرف مقابل، مایه بدبختی بسیاری از زندگی های زناشویی می شود.


گل بی عیب، فقط ...؟!

روزی که برای اولین بار تلفن همراه به دست تان گرفتید هرگز تصور نمی کردید که روزی از دست آن عاصی شوید!

آخر شما آن را برای تلفن های اضطرای، اینترنت، ارتباط سریع و... تهیه کرده بودید اما حالا پیام های وقت و بی وقت تبلیغاتی و یا دوستانه امان تان را بریده است! دیگر وقت استراحت ندارید چرا که خاموش کردن و یا رد پاسخ زدن موجب رنجش اطرافیانتان می شود! و... شما تلفن همراه تان را هم دوست دارید هم دوست ندارید!! این خنده دار نیست؟!

روابط ما بالخص روابط نزدیکی چون همسری نیز، چنین حکمی دارند . همان طور که قدیمی تر ها می گفتند گل بی عیب فقط خداست... پس باید بپذیرید که هر نقطه قوتی، یک ضعف دارد و صد البته فراموش نکنید، هر نقطه مثبتی، علیرغم یک ضعف اساسی که به همراه دارد تنها با آن نیز می تواند معنا و مفهوم پیدا کند !


دلخواه دیروزتان، ناخواستنی امروزتان است!

به این سوال، به طور خصوصی اما بی رودربایستی پاسخ دهید: چرا عاشق همسرتان شدید؟!


دقیقا علت عاشق شدن تان را به یاد آورید!

درست است تعجب نکنید! دقیقا همان چیزی که دلیل علاقه مندی شما به همسرتان بوده، هم اکنون منجر به ناراحتی و دلخوری تان شده است. این حقیقت، یک اصل بنیادین در روابط زناشویی است؛علت جذب، سال های بعد دلیلی بر دفع و دوری می شود. اگر به این دلیل عاشق همسرتان شدید که بسیار آرام و ساکت است، سال های بعد ملتمسانه دوست خواهید داشت که او بشاش باشد چرا که از سرد و بی عاطفه بودنش خسته شده اید! اگر عاشق خوش مشربی و گشاده رویی همسرتان شده اید، اکنون دوست دارید برای لحظه ای هم شده، سکوت اختیار کند و هیچ نگوید. اگر عاشق جدیت و تلاش همسرتان شدید، امروز دوستدار آنید که لحظه ای قرار داشته باشد و دست از کوشش و مجاهدت بردارد!

یادتان باشد، ویژگی مورد اکراه امروز، همان خواستنی دیروزتان بوده است!


فکر "تغییر دادن همسر" را برای همیشه دور بیندازید
اگر خواهان یک ازدواج شاد، آرام و موفق هستید، باید اراده جزم کنید و خط قرمز پررنگی بر تصور اشتباه " تغییر و اصلاح همسر" بکشید. بله، شما باید دست از اصلاح کردن همسرتان بردارید و او را آنگونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.


اصلاح کردن و یا تغییر دادن همسر به دو دلیل اندیشه ای بس عبث و ساده اندیشانه است:

اول این که شما هرگز نمی توانید؛ دوم آنکه انسان ها چون خانه های قدیمی هستند، اگر جایی از آنها را ترمیم و درست کنید، بی شک چیزی دیگری در آنها ویران و نابود می شود.

بپذیرید که؛ شما هرگز نمی توانید همسرتان را اصلاح کنید چون تغییر دادن دیگران، یک کار درونی است و انگیزه ای درونی نیز می خواهد پس هیچ وقت نمی توان کسی را از بیرون و بالاجبار مجبور به تغییر کرد.


همسرت را با تمام نقص‌هایش قبول کن!

پیش از ازدواج باید او را به طور دقیق زیر ذره بین می گذاشتید و رصدش می کردید! حالا که دیگر ازدواج کرده اید، چشم و گوش هایتان را ببندید و دست از ازریابی کردن بردارید. انتقاد و سرزنش شما بی فایده است. بپذیرید که دیگر زمان درست کردن همسرتان تمام شده است! چه بخواهید و چه نخواهید با اصرار به تغییر و اصلاح، نه تنها ره به جایی نمی برید بلکه از ترکستان هم سر در می آوردید!

از مرکب قضاوت پائین بیائید! حس نقاشی را داشته باشید که می خواهد تصویر زیبایی را خلق کند، اولین اصل موفقیت هنرمند نقاش، آن است که همه چیز را همانطور که هست، قبول کنید. پس نقاش ماهر همسرتان شوید. به جای اصلاح همسرتان، او را همان طور که هست بپذیرید و به همسرتان نیز بفهمانید که او را آنطورکه هست، با تمام نقاط مثبت و منفی که دارد، قبول کرده اید و با وجود نقص هایش، او را بی نقص می بینید و کل مجموعه وجودی او را دوست دارید و عاشقش هستید.


دیر و زود دارد اما سوخت و ساز ندارد!

وقتی همسرتان را بپذیرید و تحسینش کنید، معجزه دلخواهتان اتفاق می افتد. او را تحسین و راهنمایی کنید. به او آموزش دهید و خود الگو مساعدی باشید.

اما یادتان باشد هرگز مجبور به تغییرش نکنید. او را دوست داشته باشید و رهایش کنید اما برای اصلاح او فضا دهید. بی گمان همسرتان با پذیرش خود خواهد توانست بر خلقیات و ویژگی های نه چندان مناسب خویش رنگ و لعاب ویژه ای بخشد شاید بدان سان که شما طالب و خواهان آنید! البته اگر عجله نکنید و سرکوفتش نزنید و او را به همان گونه که هست دوست داشته باشد!