سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
دربارۀ ازدواج بسیار گفته و شنیدهایم. اما مطالبی که در زیر میآید شاید برای شما تازگی داشته باشد.
از
میان ضربالمثلهای ملل مختلف و همینطور سخنان شخصیتهای بزرگ جهان
پیرامون ازدواج ۶۰ مورد انتخاب شده است. بسیاری از این حرفها جنبه شوخی و
مزاح دارد، اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد!
همینطور قسمت دیگری از این گفتهها میتواند برای عدهای حکم کلید راهنما
را داشته باشد.
1. هنگام ازدواج بیشتر با گوشهایت مشورت کن تا با چشمهایت. (ضربالمثل آلمانی) 2. مردی که به خاطر ”پول” زن میگیرد، به نوکری میرود. (ضربالمثل فرانسوی) 3. لیاقت داماد، به قدرت بازوی اوست. (ضربالمثل چینی) 4. زنی سعادتمند است که مطیع ”شوهر” باشد. (ضربالمثل یونانی) 5. زن عاقل با داماد ”بیپول” خوب میسازد. (ضربالمثل انگلیسی) 6. زن مطیع، فرمانروای قلب شوهر است. (ضربالمثل انگلیسی) 7. زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند، در کلبه خرابه هم زندگی میکنند. (ضربالمثل آلمانی) 8. داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوشصورت و بیلیاقت. (ضربالمثل لهستانی) 9. دختر عاقل، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح میدهد. (ضربالمثل ایتالیایی) 10. داماد که نشدی، از یک شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشتهای. (ضربالمثل فرانسوی) 11. دو نوع زن وجود دارد: با یکی ثروتمند میشوی و با دیگری فقیر. (ضربالمثل ایتالیایی) 12. در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن. (ضربالمثل آذربایجانی) 13. برای یافتن زن میارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی. (ضربالمثل چینی) 14. تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب کن. (ضربالمثل چینی) 15. اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری، اختیار شکمش را در دست بگیر. (ضربالمثل اسپانیایی) 16. اگر زنی خواست که تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج کن، اما پولت را از او دور نگه دار. (ضربالمثل ترکی) 17. ازدواج، مقدسترین قراردادها محسوب میشود. (ماری آمپر) 18. ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب میشود و گاهی هم بسیار بد. (ضربالمثل اسپانیایی) 19. ازدواج، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است. (ضربالمثل فرانسوی) 20. ازدواج کردن و ازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است. (سقراط) 21. ازدواج مثل اجرای یک نقشه جنگی است که اگر در آن فقط یک اشتباه صورت بگیرد، جبرانش غیرممکن خواهد بود. (بورنز) 22. ازدواجی که به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین میرود. (رولاند) 23. ازدواج همیشه به عشق پایان داده است. (ناپلئون) 24. اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند، دو نفر را بدبخت کرده است. (محمد حجازی) 25. انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست، ولی میتوانیم مادرشوهر و مادرزنمان را خودمان انتخاب کنیم. (خانم پرل باک) 26. با زنی ازدواج کنید که اگر ”مرد” بود، بهترین دوست شما میشد. (بردون) 27. با همسر خود مثل یک کتاب رفتار کنید و فصلهای خستهکننده او را اصلاً نخوانید. (سونی اسمارت) 28. برای یک زندگی سعادتمندانه، مرد باید ”کر” باشد و زن ”لال”. (سروانتس) 29. ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ ”شجاعت” میخواهد. (کریستین) 30. تا یک سال بعد از ازدواج، مرد و زن زشتیهای یکدیگر را نمیبینند. (اسمایلز) 31. پیش از ازدواج چشمهایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. (فرانکلین) 32. خانه بدون زن، گورستان است. (بالزاک) 33. تنها علاج عشق، ازدواج است. (آرت بوخوالد) 34.
ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند، اگر خوب گرفت، هر دو
”زنده” میشوند و اگر ”بد” شد، هر دو میمیرند. (سعید نفیسی) 35. ازدواج عبارت است از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی، سه سال جنگ و سی سال تحمل! (تن) 36. شوهر ”مغز” خانه است و زن ”قلب” آن. (سیریوس) 37. عشق، سپیدهدم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاک) 38. قبل از ازدواج دربارۀ تربیت اطفال شش نظریه داشتم، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریهای نیستم. (لرد لوچستر) 39. مردانی که میکوشند زنها را درک کنند، فقط مؤفق میشوند با آنها ازدواج کنند. (بن بیکر) 40. با ازدواج، مرد روی گذشتهاش خط میکشد و زن روی آیندهاش. (سینکالویس) 41. خوشحالیهای واقعی بعد از ازدواج به دست میآیند. (پاستور) 42.
ازدواج کنید، به هر وسیلهای که میتوانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد،
بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شوید، فیلسوف بزرگی
میشوید. (سقراط) 43. قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن. (یکی از دانشمندان لهستانی) 44. مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. (کارول بیکر) 45. من تنها با مردی ازدواج میکنم که عتیقهشناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم. (آگاتا کریستی) 46. هر چه متأهلان بیشتر شوند، جنایتها کمتر خواهد شد. (ولتر) 47. هیچچیز غرور مرد را به اندازۀ شادی همسرش بالا نمیبرد، چون همیشه آن را مربوط به خودش میداند. (جانسون) 48.
زن ترجیح میدهد با مردی ازدواج کند که زندگی خوبی نداشته باشد، اما
نمیتواند مردی را که شنوندۀ خوبی نیست، تحمل کند. (کینهابارد) 49. اصل و نسب مرد وقتی مشخص میشود که آنها بر سر مسائل کوچک با هم مشکل پیدا میکنند. (شاو) 50. وقتی برای عروسیات خیلی هزینه کنی، مهمانهایت را یک شب خوشحال میکنی و خودت را عمری ناراحت! (روزنامهنگار ایرلندی) 51. هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمیکند. (ضربالمثل اسکاتلندی) 52. با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی کن. (ضربالمثل آلمانی) 53. تا ازدواج نکردهای نمیتوانی دربارۀ آن اظهارنظر کنی. (شارل بودلر) 54. دوام ازدواج یک قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا. (ضربالمثل اسکاتلندی) 55. ازدواج پدیدهای است برای تکامل مرد. (ضربالمثل سانسکریت) 56. زناشویی غصههای خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل میکند. (ضربالمثل آلمانی) 57. ازدواج قرارداد دو نفرهای است که در همه دنیا اعتبار دارد. (مارک تواین) 58. ازدواج مجموعهای ازمزههاست، هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بیمزگی. (ولتر) 60. تا ازدواج نکردهای نمیتوانی دربارۀ آن اظهارنظر کنی. (شارل بودلر)
مشاور
پنجشنبه 23 دی 1395 ساعت 23:10
حسادت نوعی خشم درونی است که مرتبه هایی از آن در همه
افراد وجود دارد ولی ممکن است در بعضی کمتر و در برخی بیشتر دیده شود؛اما
آنچه در ادبیات قدیم ایرانیان یافت می شود این است که زنان حسودتر از
مردان دانسته شده و حتی در روان شناسی امروز نیز برخی معتقدند که زنان در
روابط بین فردی و در رابطه با جنس مخالف حساس تر، خودمحورتر و حسودتر از
مردان هستند.
حسادت می تواند خود را در رقابتی پایدار و یا در کناره گیری از همه
رقابتها آشکار سازد. بین مردان حسادت بیشتر جنبه رقابت دارد و رقابت آنها
در مسایل خارج از مالکیت مشاهده می شود. اما به نظر می رسد که حسادت در
زنان شکل دیگری به خود گرفته و آنها بیشتر نسبت به مقوله هایی به شدت
تحریک می شوند که تصور می کنند تحت مالکیت آنهاست و یا می خواهند با تلاش
خود آن را تحت کنترل و مالکیت خود قرار دهند.
اشتباه نکنید در این مقاله سعی نداریم در مورد حسادت(در معنای عام) یعنی
آنچه با چشم و هم چشمی و رقابت بر سر تامین تجملات زندگی و .. است صحبت
کنیم بلکه آن نوع حسادت در زنان را می خواهیم بررسی کنیم که با مفهوم “حس
تملک زنانه” مترادف است یعنی همان احساسی که گاه زنان را بدان جهت سوق می
دهد که در مورد تمام روابط و مناسبات همسرشان حساس شده و حتی همسرشان را
به خاطر ارتباط صمیمانه با محارم خویش (مادر و خواهر و ..) مورد بازخواست
قرار می دهند. یعنی به نوعی همسرشان را مختص خود می خواهند و دوست ندارند
او با هیچ زن دیگری در سطحی ترین روابط قرار گیرد. این حس همان حسی است که
عمدتا باعث ایجاد اختلاف و کشمکش بین عروسها و مادر شوهر ها و یا عروسها و
خواهر شوهرها می شود.
حسادت می تواند خود را در رقابتی پایدار و یا در کناره گیری از همه رقابتها آشکار سازد.
بین مردان حسادت بیشتر جنبه رقابت دارد و رقابت آنها در مسایل خارج از مالکیت مشاهده می شود.
تصور کنید مردی ازدواج کرده و در یک زمان واحد میان محبت دو زن (مادر و
همسر خود) قرار گرفته است. در این میان هر یک از دو طرف سعی دارند مرد
مذکور را به سمت خود جذب کرده و حتی امکان دارد برای رسیدن به هدف خود از
برخی ترفندها و راهکارهای زنانه استفاده کنند. مسلما نتیجه چنین کشمکشی در
معمولی ترین شرایط ایجاد درگیری میان طرفین است.
البته این یک نیاز طبیعی است که هر زنی همسرش را تنها برای خود بخواهد و
در مورد روابط و مناسبات او با سایر زنان حساسیت نشان دهد اما گاه این حس
تملک از شکل طبیعی خود خارج شده و همان طور که گفتیم باعث ایجاد تنش و
درگیری در زندگی مشترک می گردد. اگر بخواهیم این احساس را طوری توصیف کنیم
که شما بتوانید بهتر متوجه آن شوید باید بگوییم که “حس تملک زنانه”
تقریبا معادل با ” غیرت مردانه” است. یعنی هر دو این مفاهیم را می توان هم
ردیف هم به شمار آورد به جز اینکه این ویژگی ها، تحت تاثیر شرایط جنسیتی
فرد قرار می گیرد.
این نوع حسادت (یا همان حس تملک) وقتی از شکل طبیعی خود خارج می شود، باعث
می گردد که زن بر روی روابط همسر خود حساس شده و نسبت به هر ارتباطی که
با زنان دیگر دارد(اعم از سلام و احوال پرسی و یا صحبتهای معمولی) واکنش
شدید نشان دهد.
در برخی از زنان این ویژگی چنان شدت می یابد که مسیر نگاههای همسرشان را
در کوچه و خیابان دنبال می کنند تا ببینند آیا او به زنان دیگر نظر می
افکند یا نه؟ و یا حتی برخی از مردان هنگام مراجعه به مشاور از این مساله شکایت دارند که حتی جرات تماشاکردن فیلمها، سریالها و یا برنامه هایی را که زنان در آن حضور دارند را نمی کنند.
البته فراموش نکنید که درست است که عده معدودی از زنان دچار این مشکل بوده و زندگی را برای خود و همسرشان سخت می کنند اما برخی دیگر از زنان به واقع حق دارند تا این نوع حساسیتها را در ارتباطات
برای مثال این دسته از زنان دارای همسرانی هستند که :-
در روابط و صحبتهای خود با زنان نامحرم یا غریبه بیش از حد گرم گرفته و
به بذله گویی می پردازند- سابقه ای از بی وفایی نسبت به همسرشان را دارند
- در حضور همسرشان از زنان دیگر(چه از لحاظ ظاهر و چه از لحاظ نوع عملکرد و …) تعریف و تمجید می کنند
- مرز بین روابط شخصی و روابط کاری را نمی دانند یعنی در منزل هم که هستند
با همکاران خانم خود در تماس و یا در حال اس ام اس زدن هستند و بسیاری از
دلایل دیگر…
بنابراین با توجه به طبع حساس زنانه کاملا طبیعی است که یک زن نسبت به
همسر خود و با مشاهده این صحنه ها در روابط همسرش دچار وسواس شده و دایما
سعی کند او را تحت کنترل خود قرار دهد.
در ادامه این مقاله چند توصیه اجمالی برای مردانی داریم که رفتارها و
روابط شان کاملا در چارچوب و مطابق با عرف و شرع است اما متاسفانه باز هم
تحت کنترل دایم همسرشان هستند:
- با خودتان خلوت کنید و بررسی نمایید که چرا همسرتان تا این حد در مورد
رفتارهای شما حساس بوده و شما را کنترل می کند؟ آیا شما شوهر خوبی برای
همسرتان هستید؟ آیا توجهی را که نیازمند آن است به وی ارایه می دهید؟ آیا
رفتارهایتان با زنان دیگر در حد و حدود طبیعی خود است یا اینکه پا را از
حد و مرز خود فراتر می نهید؟…
- دقت کنید و ببینید چه زمانهایی شدت کنترل و حساسیت همسرتان نسبت به شما
کاهش یا افزایش می یابد؟ ببینید در آن زمانها چه رفتاهایی را انجام داده
اید و از انجام چه رفتارهایی خودداری کرده اید؟
با همسرتان صحبت کنید و در مورد رفتار و عملکرد او به بحث بنشینید. از او
به خاطر رفتارش توضیح بخواهید و در مقابل برای همسرتان توضیح دهید که وقتی
شما را مورد کنترل دایم قرار می دهد، چه احساسی دارید . برای مثال این
گونه برای ایشان توضیح دهید:
وقتی دایم تماسهای تلفن همراه مرا چک می کنی احساس می کنم که…(سپس احساس خود را کاملا برای همسرتان وصف کنید)
- از همسرتان دوستانه بخواهید که رفتارش را مورد تجدید نظر و تغییر قرار
دهد و خودش را به جای شما بگذارد و ببیند آیا دوست دارد که دایما او را
تحت نظارت دایم قرار داده و به وی اعتماد نداشته باشید.
- به طور منظم به همسرتان ابراز علاقه کرده و به او بگویید که ” تنها زن
زندگی من تو هستی و تو را با تمام نقاط قوت و ضعفی که داری دوست دارم و …”
به این ترتیب همیشه به همسرتان اطمینان خاطر را هدیه دهید.
و توصیه آخر اینکه…
اگر ملاحظه می کنید رفتار همسرتان(بدون دلایل منطقی) ادامه دار شده و تلاش برای بهبود این وضعیت تاثیر مطلوبی نداشته ، مراجعه نزد مشاور
خانواده را به شما و همسرتان توصیه می کنیم. گاهی اوقات متخصصان ، متوجه
جزییاتی می شوند که شاید شما و همسرتان با ساعتها گفتگو و یا حتی مجادله
نیز قادر به یافتن آن نباشید.
مشاور
پنجشنبه 23 دی 1395 ساعت 22:09
همه ما آدم ها گاهی اشتباه می کنیم، گاهی دل یکدیگر را
ناخواسته می شکنیم و این پایان موضوع نیست بلکه باید این اشتباه را جبران
کنیم.
عذر خواستن یکی از موثر ترین روشهایی است که می تواند آتش معرکه را در
خانواده خاموش کند و جو آرامی را دوباره به خانه تان بر گرداند.
اما عذر خواهی هم مانند هر کار دیگری ،چم و خم های مخصوص به خود را دارد مانند :
1 - انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید چون همیشه حق با شما نیست
در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف
مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده
اید, لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.
2 - موقتا به جای خلوتی بروید
در اوج بحث فشار خونتان بالا می رود و تپش قلبتان بالا می رود و ممکن است
چیز هایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید . همیشه به مکانی خلوت
نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.
3 - گذشته را یاد آوری نکنید
به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید . آتش بیار معرکه شدن
راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.
4 - به همسرتان بگویید که دشمن اش نیستید
اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید و همسرتان به یکباره صدایش را
بالا برده و از کوره در می رود کافی است به طرفش رفته و محبت تان را به او
نشان دهید. دست خو را به آرامی در دستش قرار دهید تا بفهمد که این مجادله
بی اهمیت است.
5 - محیط دور و برتان را منظم و آراسته کنید
محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبانیت یک احساس خشن است
اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز همیشه می توان آن را کنترل کرد.
6 - نترسید ومشکل ترین کلمه را به زبان بیاورید
یک عذر خواهی واقعی می تواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشد که ما
ارائه می دهیم! بر خلاف تصور عموم همه افراد قادر به زبان آوردن این کلمه
بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن غش نکرده است.
7 - جمله ای دلپذیر به او بگویید
گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزار دهنده کسی که دوستش دارید مشکل به نظر
می رسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیاموزید روبه رو شدن با مسائل
بسیار آسان تر خواهد شد.
8 - بگویید که دوستش دارید
هنگامی که می خواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به همسرتان بگویید که
دوستش دارید. اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس شما نسبت به
همسرتان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد,بسیار خوب است.
9 - قانون طلایی : ببخشید و فراموش کنید
عذر خواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متاسفید بلکه باید آن اتفاق را
برای همیشه فراموش کنید. در حقیقت فراموشی باعث می گردد که مسئله مورد
نظر راه بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان را نداشته باشد.
مشاور
پنجشنبه 23 دی 1395 ساعت 21:09
تا به حال شده که چنین مواردی را به
همسرتان بگویید؟ «عزیزم! کیف پولت را فراموش نکنی؟»، «موقع برگشتن
فراموش نکنی لباسها را از خشکشویی بگیری؟»، «قبض برق را پرداختی؟»، «چند
بار بایدگفت این حولههای خیس را روی زمین نینداز؟»، «اگر با این لباس
نازک بیرون بروی، حتما سرما میخوری» و... اگر چنین جملههایی را گفتهاید
باید بدانید مرتکب اشتباه شدهاید و این اشتباه، یکی از معمولترین و
مخربترین عادتهای ارتباطی با مردهاست؛ یعنی به گونهای با آنها رفتار
میکنیم، گویی کودکی بیش نیستند و اینطور فرض میکنیم که ناتوان هستند و
نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند و نیاز دارند که ما زندگیشان را
بگردانیم و این میتواند آثار مخربی روی زندگی ما بگذارد؛ در این مطلب سعی
کردهایم تا تمام زوایای این اشتباه را برایتان روشن کنیم.
با این رفتارها مثل مادرش میشوید
1. در حق آنها بیش از حد مفید واقع شدن و انجام دادن کارهایی که باید
خودشان انجام بدهند؛ مثلا: به دنبال کلیدش میگردیم، لباسهایش را پشت سرش
جمع میکنیم و...
2. راه انداختن بازیهای کلامی با آنها مثل بازی حدس بزن برای بیرون
کشیدن اطلاعات از آنها؛ مثلا میگوییم: گرسنهای؟ دوست داری کمی آش برایت
درست کنم؛ نه؟ برایت ماهی درست کنم؟ دسر چطور؟ با یک سوپ موافقی؟ زیاد
جالب به نظر نمیآید؟ خب بگذار فکر کنم. یک ساندویچ گریل شده چطور است؟ آن
را هم دوست نداری؟
3. معمولا چنین فرض میکنیم؛ مردها کمحافظه بوده یا فراموشکار هستند و
اطلاعاتی که باید خودشان به خاطر داشته باشند را به آنها گوشزد میکنیم:
یادت باشد وقتی رسیدی زنگ بزنی، یادت نرود بچه را از کلاس موسیقیاش برسانی
خانه، یادت باشد آشغالها را دم در بگذاری، وقت دکترت یادت نرود! و...
4. آنها را نکوهش میکنیم، گویی بچهاند؛ «چطور میتوانی بدون ژاکت بیرون
بروی؟ نمیبینی هوای بیرون سرد است؟»، «چندبار باید بگویم قبل از اینکه
بخوابیم چراغها را خاموش کن؟»، «صورتحسابهای برق خیلی بالا رفته» و...
5. به عهده گرفتن کارهایی که فکر میکنید نمیتوانند بهدرستی انجام دهند؛
مثلا اینکه بگویید: «من به خرید کردن تو اعتماد ندارم چون...»
6. اصلاح کردن اشتباهاتشان و امر و نهی کردن به آنها؛ مثلا: «اگه جای
تو بودم الان از سمت چپ رانندگی میکردم» یا «از آن مسیر برو که ترافیک
نباشد.»
رفتار شما او را بچه میکند
شاید بگویید که در بسیاری از مواقع، مردان به تذکر چنین مواردی نیاز
دارند اما موضوع این نیست؛ موردی که در اینجا اهمیت دارد این است که وقتی
با یک مرد مانند پسر بچه کوچکی رفتار میکنید، او نیز شما را مأیوس نکرده
و مانند بچهای کوچک با شما رفتار خواهد کرد. هنگامی که انتظار دارید
ناتوان، درمانده و ضعیف باشد او نیز خود را ناتوان، درمانده وضعیف نشان
میدهد.
چرا زنها در حق همسرانشان مادری میکنند؟
احتمالا متنفرید از اینکه بشنوید شما هم در حق مرد زندگیتان مادری
میکردید اما باور کنید تنها شما نیستید که این کار را انجام میدهید؛ دلیل
این کار چیست؟ زنها برای مادری کردن آموزش دیده و برای آن نیز پاداش
میگیرند. وقتی بچه بودید، یگانه الگویتان مادرتان بود و همواره شاهد
بودید که او چگونه از شما، برادر و خواهرهایتان حمایت میکرد؛ به این
ترتیب آموختید چگونه حمایتگر، مهربان و فداکار باشید و به نیازهای دیگران
رسیدگی کنید. این موضوع نیز حقیقت دارد که شاهد بودید چگونه مادرتان به
ویژه در حق پدرتان مادری میکرده است؛ پس بیایید به موضوع اینطور نگاه
کنیم که اگر شما شاهد بودید به جای اینکه مادرتان به طرزی رمانیک با
پدرتان رفتار کند، همیشه در حق او مادری میکرده است، درنتیجه شما هم در
کودکی چنین آموختید. پس فکر کردید این همان رفتاری است که زنها باید با
مردها داشته باشند؛ درنتیجه وقتی خودتان بزرگ شدید و ازدواج کردید، عینا
همین کار را با همسرتان انجام دادید.
آنها که بدشان نمیآید
وقتی در حق مردها مادری میکنید، آنها احساس عشق میکنند؛ چرا؟ چون مردها
در کودکی همواره شاهد بودند که مادرشان از آنها مراقبت میکرده؛ بنابراین
برایشان عادی است به همسر خود اجازه دهند تا این نقش را ادامه دهد. این
موضوع حقیقت دارد. چنانچه مادر همسرتان مدام در حق او مادری کرده باشد،
ممکن است در ذهنش مادر، همسر و حمایتگر تداعی بیشتری از کلمات عاشق،
معشوق، بهترین دوست یا شریک زندگی داشته باشد. چنانچه همسرتان در کودکی
محبت و توجه کافی از جانب مادر خود دریافت نکرده باشد هم با خوشحالی تمام
اجازه خواهد داد تا این کار ناتمام او را برایش به پایان برسانید.
عشق را نکشید
سریعترین راه ممکن برای کشتن عشق، شور و حال و حرارت یک رابطه، مادری
کردن در حق نامزد یا همسرتان است. هرچه با یک مرد بیشتر مانند مادرش
رفتار کنید، او نیز به شما بیشتر فرزندگونه پاسخ خواهد داد اما موضوع
ایناست که هیچ مردی مایل نیست همسرش تبدیل به مادردومش شود.
روزی که او شورش کند
در ابتدا مادری کردن برای نامزد یا همسرتان میتواند جوانب مثبتی داشته
باشد اما در درازمدت اثرات بسیار مخربی را بر رابطه شما خواهد گذاشت؛
مثلا همسرتان از شما منزجر شده و علیهتان طغیان خواهد کرد. ممکن است از
رفتارتان شکایتی نداشته باشد، حتی ممکن است اصرار کند به این کارتان ادامه
دهید اما یک چیز حتمی است: او یک روز علیهتان شورش خواهد کرد؛ همانگونه
که تمامی پسر بچهها دوست دارند روزی از مادرشان جدا شوند و خانه را ترک
کنند.
اینگونه مردتان دیگر نمیتواند دوستتان بدارد
اگر با نامزد یا همسرتان مدام طوری رفتار میکنید که گویی بیلیاقت است،
متعاقب چنین رفتاری او نیز احساس ناتوانی و بیلیاقتی خواهد کرد و درنتیجه
اعتماد بهنفسش پایین آمده و رفتارش نیز بچگانهتر میشود. هنگامی که یک
مرد احساس خوبی نسبت به خودش ندارد، شما را نیز کمتر دوست خواهد داشت،
زیرا احساس عزت نفس یک مرد بستگی به احساس توانمندی او دارد. هنگامی که
مردی احساس میکند کارها را به درستی انجام نمیدهد، به سختی میتواند با
شما یا خودش مهربان باشد. رفتار کردن با مردها مانند پسر بچهها و به رخ
کشیدن ضعفها و ناتواناییهای آنها روی قابلیت عشقورزیشان تأثیر منفی
میگذارد.
چگونه از مادری کردن برای مردان دست برداریم؟
4 قدم برای نجات ازدواجتان
این اعتیاد را ترک کنید
اول از همه باید از انجام دادن کارهایی که همسرتان میتواند خودش انجام
دهد، پرهیز کنید. رفتار مادرانه داشتن در حق همسرتان مانند اعتیاد است و
تنها راه نجات از اعتیاد ترک کردن است؛ این بدان معناست که وقتی همسرتان
میپرسد: کلیدهایم کجاست؟ به او بگویید: نمیدانم. اجازه دهید خودش دنبال
آنها بگردد. هنگامی که برای مناسبت ویژهای میخواهد خودش لباسش را انتخاب
کند، نگویید که باید کدام لباس را بپوشد. وقتی لباسهایش را روی زمین
میاندازد، آنها را برایش جمع نکنید. چنانکه همسرتان عادت دارد کارهایش را
برایش انجام دهید، ممکن است کمی طول بکشد تا خودش را با این رفتار جدید
وفق بدهد و در ابتدا امکان دارد برایش مشکل باشد. بهتر است یأسها و
سرخوردگیهایش را تحمل کنید، زیرا مدتی طول خواهد کشید تا کارهایی را که
سالها برای خودش انجام نداده انجام بدهد.
به او اعتماد کنید
قدم دوم برای ترک مادری کردن، این است که سعی کنید با نامزد یا همسرتان
مانند شخصی لایق، دانا، توانا و قابل اعتماد رفتار کنید. اطلاعاتی که
خودش میبایست به خاطر داشته باشد را به او یادآوری نکنید. سعی نکنید به
جایش فکر کنید یا تقویمش باشید، بلکه بهگونهای رفتار کنید که دریابد
بزرگسالی فهمیده و تواناست که شما همیشه میتوانید روی او حساب کنید.
بهیاد داشته باشید از آنجا که مدتها در حقش مادری میکردید و برنامههایش
را ترتیب میدادید، کمی تنبل شده است. به طرزی ناخودآگاه ممکن است در به
خاطر سپردن قرار ملاقاتها و مسئولیتهایش به شما تکیه کند؛ بنابراین طبیعی
است هنگامی که از این کار دست میکشید، بعضی از کارهایش را فراموش کند؛
مثلا برخی از صورتحسابها را نپردازد یا اینکه آشغالها را هر شب دم در
نگذارد. در اینگونه مواقع سرزنشاش نکرده و از او انتقاد نکنید.
مثل مادرها با او صحبت نکنید
قدم سوم برای ترک این مادری کردن، آن است که آنگونه که مادرها با
بچههایشان صحبت میکنند با او صحبت نکنید. به خودتان قول بدهید با نامزد
یا همسرتان طوری صحبت نکنید که گویی او یک پسر بچه 5ساله است. این به آن
معناست که اصلا او را نکوهش نکنید. اشکالی ندارد اگر بگویید از دستش
ناراحت و عصبانی هستید، اما این کار را به گونهای که یک بزرگسال با
بزرگسال دیگر انجام میدهد، انجام دهید، نه مثل یک مادر عصبانی که از دست
پسربچه شیطانش به ستوه آمده است.
بعضی مسئولیتها را به او دهید
قدم چهارم این است که مسئولیتهایی را که دوست دارید به عهده بگیرد به او
واگذار کنید و چنانچه اشتباههایی مرتکب میشود، مسئولیتها را از او سلب
نکنید. ممکن است در ابتدا مشکل باشد، اما نگران نباشید. همه چیز به خوبی
پیش خواهد رفت، حتی اگر اشتباه کرد او را سرزنش نکنید و سعی کنید خود را
بیاطلاع نشان دهید. به یاد داشته باشید کنار گذاشتن این عادتها چندان هم
ساده نیست اما چنانچه موفق شوید این عادتها را کنار بگذارید، همسرتان حس
مرد بودن بیشتری میکند.
مشاور
پنجشنبه 23 دی 1395 ساعت 20:08
بعد
از تولد نوزاد، آقایان با حقیقتی روبه رو می شوند که شاید پذیرفتن آن
خیلی ساده نباشد؛ آن ها پدر شده اند، با مسئولیت های جدید و انتظارات
تازه! برای برخی آقایان قبول این تغییر و تحول آسان است و به محض آن که
فرزندشان را در آغوش می گیرند و از بیمارستان خارج می شوند، رخ می دهد.
اما برای برخی دیگر چند روزی زمان لازم است. به هر حال دیر یا زود هر مردی
متوجه می شود که بعد از زایمان همسرش زندگی اش تغییر کرده است و هر روز با مسائل جدید و تجربه های عجیبی مواجه خواهد شد.
نکات زیر شامل 10 تجربه پدرانه است که بشکلی عجیب و غریب ممکن است رخ دهد :
1. احساسات متضاد
پدر
در اولین ماه های بعد از تولد نوزادش با احساساتی متناقض مواجه می شود.
از یک سو احساس قدرت و غرور می کند که توانسته به موجودی شبیه خود جان دهد
و از سوی دیگر احساس ضعف می کند چون نمی تواند متوجه نیازهای نوزادش شود و
آن ها را برطرف کند.
2. آموختن شیوه جدیدی از دوست داشتن
عشقی که پدر به فرزند دارد با عشقی که به همسر یا مادر و پدر یا سایر اطرافیان دارد کاملا متفاوت و غیرقابل مقایسه است.
3. احساسات مبهم
یک
روز پیش می آید که مردی به فرزندش نگاه کند و با خود بگوید: دوستش دارم؟
درواقع روزی می آید که خلاء جایگزین تمام احساسات می شود و مرد ترجیح می
دهد زندگی کنونی را برای همیشه فراموش کند و زندگی جدیدی را آغاز کند.
معمولا بعد از این حس احساس گناه و عذاب وجدان به دلیل چنین تصمیمی به سراغ
آقایان می آید و با خود فکر می کنند آیا این عادلانه است که فرزندشان را
۱۰۰ درصد دوست ندارند؟ آیا پدر خوبی هستند؟ احساسات مبهم از جمله احساسات
کاملا طبیعی است که چند بار به سراغ پدرها می آید تا آنجا که به آن عادت
می کنند.
4. افسردگی
بسیاری
از افراد فکر می کنند افسردگی بعد از زایمان مخصوص خانم هاست اما برخی
مرد ها هم بعد از تولد فرزندشان دچار افسردگی می شوند. این افسردگی برخلاف
آنچه در مادران رخ می دهد به دلیل تاثیر هورمون ها نیست بلکه به دلیل
مواجه شدن با حقیقت است. تا قبل از تولد فرزند تمام توجه زن به همسرش بوده
اما بعد از تولد نه تنها توجه همسر از مرد برمی گردد بلکه نیازهای جدید
مثل خرج های اضافه، اختلالات خواب و... همگی زمینه ساز افسردگی می شوند.
5. ترس
اولین
ماه های تولد ماه هایی پر از دلهره برای مردان است. دلهره ناشی از اینکه
نتوانند نیازهای فرزندشان را برطرف و نقش خود به عنوان پدر را ایفا کنند.
این ترس و ترس هایی مانند آن بخشی از تغییر نقش مردان از همسر به پدر است.
بخشی از این ترس ها در سال اول تولد و بخشی دیگر به مرور از بین می روند
اما به هر حال کم و بیش تمام پدرها با این دلهره ها دست و پنجه نرم می
کنند.
6. تغییر نوع ارتباط با همسر
قبل
از تولد فرزند رابطه زن و شوهر با هم قوی تر است اما بعد از تولد، نقطه
تمرکز هر دو زوج فرزندشان می شود. زن و شوهر دیگر فرصت کافی برای حرف زدن
در مورد علایق شان ندارند و نقش پدر و مادری شان پررنگ تر می شود. روان
شناسان توصیه می کنند حتی بعد از بچه دارشدن چند دقیقه ای در روز را به خود
اختصاص داده و با همسرتان وقت بگذرانید.
7. سرکوب انتظارات
در
۶ یا ۸ هفته نخست تولد انتظارات مردان به عنوان یک پدر سرکوب می شود.
نوزاد آن ها نه لبخند می زند، نه می خندد و نه نسبت به بازی و علاقه آن ها
عکس العمل نشان می دهد. او فقط گریه کردن را آموخته است. این موضوع باعث
می شود مرد ها اشتیاق خود را از دست بدهند. البته باید کمی صبور باشند و
منتظر بمانند.
8. مواجهه با شکل جدیدی از دوست داشته شدن
به
مرور فرزند یاد می گیرد که پدر را دوست داشته باشد و این حس دوست داشته
شدن برای پدر جذاب است. اولین صداکردن نام پدر، گرفتن دست او یا خوابیدن
روی سر شانه اش حسی است که بیشتر مردان را متعجب می کند.
9. آموختن برنامه ریزی و صبر
شاید
تا قبل از بچه دارشدن، بیرون رفتن برای یک مرد کار ساده ای باشد. او سویچ
اتومبیلش را برمی دارد و ماشین را روشن می کند، به مرکز خرید می رود و
برمی گردد اما انجام این کار با یک فرزند کار ساده ای نیست. پدرها به مرور
یاد می گیرند که چطور برای بیرون رفتن با فرزندشان برنامه ریزی کنند و
صبور باشند و چگونه با نیازهای آن ها در خارج از خانه کنار بیایند.
10. صحبت در مورد مسائل جدید و غیرمعمول
مردها
بعد از پدرشدن از مسائلی با اطرافیان شان حرف می زنند که شاید غیرمعمول
باشد. اصطلاحاتی که کودک شان موقع حرف زدن از آن استفاده می کند یا
اطلاعاتی در رابطه با بیماری های کودکان یا توانایی های آن ها از جمله
مسائلی می شود که دوست دارند در جمع های خانوادگی از آن بگویند.
مشاور
پنجشنبه 23 دی 1395 ساعت 19:08