ریزش مو یکی از مسائلی است که به شدت آزارمان میدهد و ما را ناچار میکند تا به دنبال راههایی برای رهایی از آن بگردیم. در این میان مواد شیمیایی ، شامپوها و … زیادی هستند که علی رغم وجود عوارض ناشی از استفاده آنها ممکن است به آنها روی آوریم اما راه حل بهتر این است که به دنبال درمانی دارویی باشیم تا عوارض کمترو اثر مطلوب تری داشته باشد.
گیاه آلوئه ورا: استفاده از این گیاه مانع ریزش مو شده وبا تقویت گردش خون در پوست سر به رشد بیشتر موها کمک میکند.
آرنیکا: روغن این گل از بین برنده عفونت پوست و شوره سر است و از سفید شدن و ریزش مو جلوگیری میکند.
درخت توس: استفاده از روغن این درخت برای جلوگیری از ریزش موها بسیار مؤثر است.
بابونه: از این گیاه برای ترمیم موهای آسیب دیده و همچنین از بین بردن شوره سر استفاده میشود.
بیایید با ما روراست باشید. شما نمی توانید انگار کنید که حسادت نمی کیند و در زندگی زناشویی خود و یا اجتماع دور و برتان هیچگاه دچار حس ناخوشایند اما عمیق حسادت نشده اید. اکثر ما کم و زیاد این حس را می شناسیم. ولی نکته مهم در اینجاست که آیا مقدار حسادت در شما چه مقدار است کم است و یا اینکه خود را به دربست به حسادت سپرده اید.
اگر دوست دارید بدانید که تا چه اندازه حسود هستید به سوالات زیر صادقانه جواب داده و خود را محک بزنید . جواب این تست به شما اعلام می کند که آیا اندازه ای که شما حسادت دارید به شمادر حفاظت از زندگی مشترک یاری می نماید و یا اینکه بطور جدی زندگی زناشویی شما را تلخ کرده و در خطر فروپاشی قرار داده است.
۱- بی خبر با خط ثابت او تماس می گیرم تا بفهمم آیا او در جایی که ادعا می کند حضور دارد یا نه. الف- همیشه ب -گاهی ج -هیچوقت
۲- سخن نامربوطی در رابطه با یکی از همکاران خانم او و یا اقوامش می زنم تا بدانم عکس العمل او در این رابطه چیست و آیا ارتباطی ما بین آنها وجود دارد یا نه .
الف- همیشه ب -گاهی ج -هیچوقت
۳- درباره او از دیگران پرس و جو می کنم.
الف – همیشه ب -گاهی ج-هیچوقت
۴- سرزده به محل کارش می روم تا کشف کنم آیا با کسی هست یا نه
الف – همیشه ب-گاهی ج-هیچوقت
۵- به او شک دارم که آیا رابطه ای خارج از رابطه معقول با کسی دارد یا نه.
الف- همیشه ب-گاهی ج-هیچوقت
۶- احساس می کنم به من دروغ گفته و بدون اطلاع من با افراد دیگر قرار ملاقات می گذارد.
الف – همیشه ب-گاهی ج-هیچوقت
۷- اغلب وسایل شخصی او از قبیل جیبهای لباس، کیف پول و سایر وسایلش را جستجو می کنم
الف- همیشه ب-گاهی ج-هیچوقت
۸- اگردر حضور من با خانم دیگری به گرمی حال و احوالپرسی کند بسیار ناراحت می شوم
الف- همیشه ب-گاهی ج-هیچوقت
۹- من تلفن همراه او را بررسی می کنم و در ایمیل های و سایت هایی که در آن عضو شده است وارد می شوم تا بفهمم او در ارتباط با چه افرادی می باشد.
الف- همیشه ب-گاهی ج-هیچوقت
۱۰-از او می پرسم که وقتش را با چه افرادی می گذراند و با چه کسانی در طول روز ملاقات حضوری داشته و یا
تلفنی صحبت کرده است.
الف- همیشه ب-گاهی ج-هیچوقت
چه امتیازی کسب کرده اید؟
به پاسخهای الف نمره ۲ و به پاسخهای ب نمره ۱ و به پاسخهای ج نمره ۰ بدهید. اکنون نمره هایی را که کسب کرده اید جمع نمائید. از نمره صفر تا بیست چه امتیازی کسب کرده اید؟ زمان آن است که امتیازتان را با جوابهای زیر مطابقت داده و بفهمید که تا چه حد حسود هستید.
امتیاز ۱۲ الی ۲۰ : حسادت و یا حسی که شما نام آن را غیرت ، کنترل و یا دوست داشتن گذاشته اید تمام زندگی شما را تحت کنترل خود درآورده و زندگی مشترک شما بطور جدی در خطر است. اگر سریع از یک روانشناس خانواده مشاور نگیرید و دیدتان را نسبت به همسرتان عوض نکنید در زمان کوتاهی مشکلات بزرگتری در مقابل شما خواهد بود.
امتیاز ۸ الی ۱۱: در زندگی شما حسادت مشکل ایجاد کرده است ولی شما می توانید با تحت کنترل درآوردن افکار خود و یاد گرفتن روشهای ارتباط برقرار کردن تاثیر حسادت را کم کم از بین ببرید. اگر امتیاز شما از ۸ الی ۱۱ است مطالعه کردن کتب زوج درمانی و روانشناسی به شما بسیار کمک خواهد کرد. لطفا به شهر کتاب بروید و از راهنمایان کتابفروشی بخواهید که موثرترین کتابهای این زمینه را که به درد همسران جوان می خورد را شما معرفی کنند .
امتیاز ۴ الی ۷: شما زیاد هم حسود نیستید و اگر شناخت خود را از طرف مقابلتان بیشتر کنید و در طول ارتباطتان ، سعی در بیشتر کردن اعتماد دوجانبه نمایید ، می توانید از طریق یک ارتباط نرمال و خوب و سعی و کوشش خود ، از دست شکها و تردیدهایتان رها شوید
امتیاز از ۰ الی ۳: کمی حسادت در درون شما وجود دارد که نمی تواند مسئله بزرگی در ارتباط شما بوجود آورد. به نظر می رسد که این مقدار حسادت نه تنها به ارتباط زناشویی شما صدمه ای نخواهد زد بلکه موجب هوشیار شدن شما نیز خواهد شد تا مبادا تهدید هایی که کم و زیاد ممکن است ارتباط شما را به خطر اندازد نتواند بین شما فاصله ایجاد کند.
در عوض حسادت به او عشق را هدید بدهید
در عوض آنکه همسرتان را با حساسیت ها ، برخوردها و حسادتهای آزاد دهنده از زندگی مشترک بی زار کنید، عشقتان را به او هدیه بدهید. به زبان آوردن دوستت دارم می تواند بهترین و ساده ترین راه ممکن باشد اما خوب است که گهگاهی هم بدون دلیل برای او هدیه ای بخرید و یا اینکه لبخندی زیبا را بهنگام استقبال از او نثارش کنید. هیچگاه حل کردن مسائل زندگی را برای فردا موکول نکنید و پیش از به خواب رفتن هرشب اختلافات را با کمک همدیگر حل کنید و بخاطر دلخور بودن از همسر، محل خواب خود را سوا نکنید.
در بعضی مواقع خود کم بینی می تواند ریشه و عامل اصلی حسادت باشد که در وجود شما رسوخ کرده بنابراین می توانید با بالابردن توانایی های شخصی خودتان فکر از دست دادن زندگی شما توسط زنی دیگر که از شما توانا تر است ، از سرشما بیرون برود. در مورد حسادت هر چه صحبت بشود باز هم کم است . با استفاده از مراجعه به مشاور و روانشناس می توانید خودتان و همچنین طرف مقابلتان را بهتر از قبل بشناسید. لازم نیست که بگذارید تا عرصه بر شما تنگ گردد تا به نزد مشاور خانواده بروید. حتی در لحظات خوش زندگی تان هم مشاوره گرفتن از
یک مشاور می تواند آن لحظات را بیشتر و طولانی تر کند.
هدف از پژوهش پیش رو مشخص کردن ساختار انگیزش افرد مبتلا به اختلال جسمی شکلی در مقایسه با افرادی که به این اختلال دچار نیستند. برای این منظور، از میان مراجعه کننده گان به بیمارستان عرفان و یک کلینیک شخصی، تعداد سی نفر از مبتلایان به اختلال جسمی شکلی به گونه ای در دسترس باشند انتخاب شدند و با تعداد سی نفر کسانی که مبتلا نبودند همتا شدند و از نظر سطح سبک انگیزشی، سنجیده شدند. نتیجه های به دست امده از تحلیل واریانس نمره های دو گروه مشخص کرد که کسانی که مبتلا به اختلال جسمی شکلی، ساختار انگیزش ناسازگارانه ای را دارا هستند.
میزان توزیع بیماری ها در جهان در حال تغییر می باشد. این تغییرات، از اوایل دهه ی ۹۰ میلادی شروع شده و تاکنون نیز رو به شتاب گرفتن می باشد. سمت و سوی اصلی این تغییرات، از مریضی های مسری عفونی و سوء تغذیه به سوی مریضی های غیر مسری و اختلالات روان شناختی مانند، اختلال های جسمانی می باشد. اختلال جسمی شکلی، گروه گسترده ای از بیماری ها می باشد که علایم و نشانه های جسم جزء مهم آن می باشد. این اختلالات، کنش های متقابلی را در بر می گیرد در آنان مغز، به شیوه هایی که هنوز مشخص نشده، هشدار های متفاوتی را صادر می کند و تاثیر این هشدارها بر هشیاری شخص، به القا کردن مشکلات جسمانی جدی می انجامد. علاوه بر آن، تغییرات جزئی و یا همچنان ناشناخته در نوروشیمی و نورولوژیی امکان دارد از مکانیزم های شناخته نشده ی روانی یا مغزی به وجود آید که باعث ایجاد بیماری می شود. متخصصان، در تلاش جهت تایید کردن اختلال جسمی، به انجام معاینات و یا آزمایشات هزینه بر پزشکی و یا حتی جراحی متوسل می شوند و زمانی این احتمال را بیان می کنند که دلیل مشکل، امکان دارد که جنبه ی روانی داشته باشد، با پرخاش و عصبانیت بیماران مواجه خواهند شد. (هالجین و ویتبورن، ۲۰۰۳). در متون بازنگری شده ی چاپ چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، پنج مورد از اختلالات شبه جسمانی به عنوان اختلال جسمانی کردن، اختلالات تبدیلی خود بیمار انگارانه، اختلالات بدریختی بدن و یا اختلالات درد معرفی شده اند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
این اختلالات، از سایر اختلالات روانی مانند افسردگی اساسی، اختلالات شخصیتی، اختلالات اضطراب فوبیا همراه بوده است. اطلاعات به دست امده از داده های پژوهش تالی و همکاران (۲۰۰۹) که بر روی تعداد ۱۰۱ نفر از بیماران اختلالات جسمی شکلی صورت گرفته است، مشخص کرد که این اشخاص، از سطوح بالاتری از اختلالات روان پزشکی، به خصوص افسردگی (۳۵/۶%) و اختلالات اضطرابی (۲۹/۷%) را دارا می باشند. پژوهش ها، مشخص می کند که اختلا جسمی شکل در خانم های جوان و با سطح سواد و تحصیلات پایین بیشتر مشاهده ممی شود. بنر (۲۰۰۸) در پژوهشی، بدین منظور که تفاوت های جنسیتی را در شیوع اختلالات جسمانی شکل بررسی کند، متوجه شد که میزان شیوع اختلالات جسمانی شکل در بین نمونه های غربال شده ۲۳/۹% و میزان شیوع این اختلال در زنان کمی بیشتر (۲۴/۲%) از مردان (۲۳/۷%) می باشد. بنا بر گزارش او درد کمر، شایعترین درد گزارش شده در میان مردان و سردرد، شایع ترین علائم گزارش شده در زنها می باشد.
در دهه های اخیر که نگرشی متفاوت در روانشناسی ایجاد شده است و به مهم بودن نقش اهداف در سلامت روانی تاکید شده است، قادریم دیدی جدید به اختلالات جسمانی شکل داشته باشیم. با توجه به عقیده ی امونر و همکاران (۲۰۰۳ از شرواورز، ۲۰۰۷) هدف های شخص، نقشی اساسی در برداشت و ارزیابی او از رویدادها ایفا خواهد کرد. با توجه به نظریه ی کوکس و کلینگر (۲۰۰۴) رفتار، تجربیات و اعمال شناختی بشر با محوریت تعقیب تشویق کننده ها و هدف ها، سازمان پیدا می کند بر اساس این نظریه عامل های بسیار متعدد در به وجود آمدن اختلالات موثر هستند که نهایتا به یک نقطه ی مشترک ختم خواهند شد که انگیزش برای رسیدن به اهداف می باشد. بر اساس عقیده کوکس و کلینگر پروسه ی انتخاب و روش پیگیری اهداف، ساختار انگیزش نامیده می شود. آنان مشخص کردند که دو نوع مکانیزم انگیزشی وجود دارد: ناسازگارانه و سازگارانه. اشخاصی که مکانیزم انگیزش آنان ناسازگرانه می باشد، در پی این می باشند که هیجانات خودشان را از طرق ناسالم برانگیزانند، در نتیجه به آشفتگی و اختلال دچار می شوند و کسانی که مکانیزم انگیزشی آنان سازگارانه می باشد، انرژی خودشان را صرف پی گیری محرکات سالم می نمایند، معمولا به دنبال هدف های مثبت می باشند، تعهد زیادی نسبت به اهداف خود دارند و می خواهند که از رسیدن به هدفهایشان لذت زیادی ببرند، اگر در دستیابی به اهدافشان موفق نشوند ناراحت خواهند شد و در برابر موفقیت هایشان خوش بین می باشند و تعارض حداقلی در میان اهدافشان را دارا هستند.. کسانی که مکانیزم انگیزشی آنان ناسازگارانه می باشد، معمولا در پی هدف های اجتنابی می باشند و بر این اعتقادند که دستیابی به هدفها لذت کمی برای آنان خواهد داشت، اگر در پی دستیابی به هدفها، به موفقیت دست پیدا نکنند کمی ناراحت می شوند، عاری از تفکر در مورد موفقیت یا عدم موفقیت در شیوه هدف، به ادامه دادن ان می پردازند و در میان هدفهایشان تعارضات بالایی دارند. داده های پژوهشی، مشخص می کند که تعارض میان هدفها، به دو صورت تاثیرات خود را به جای خواهد گذاشت؛ نخست اینکه به عنوان عاملی آسیب زننده با کاهش سلامت روانی و افزایش نشانه های آسیب روانی همراه می باشد و ثانیا اینکه به عنوان عاملی انگیزشی، موجب کاهش انگیزه ی مراجعان در پروسه ی درمان می شود ( امونز، ۱۹۹۹).
نخستین مطالعه ای که تاثیر تعارض ها میان هدفها را مشخص کرد توسط پالیز و لیتل (۱۹۸۳) صورت گرفت. این مطالعه، مشخص کرد که میان تعارض هدف ها و داشتن رضایت از زندگی ارتباط مستقیمی وجود دارد. امونز و کینگ (۱۹۸۸) طی دو پژوهش نمنونه ای از دانشجویان دانشگاه در رابطه با بررسیی ارتباط میان تعارض هدف ها و بهزیستی انجام دادند؛ این تحقیقات مشخص کرد که میان تعارض های هدف ها و اختلالات روان شناختی و جسمی، ارتباط مستقیمی وجود دارد. این پژوهش ها، همچنین مشخص کرد که تعارضها، با سطح های بالای عواطف منفی، شکایت روان تنی و افسردگی ارتباط وجود دارد.
به صورت خلاصه، می توانیم بگوییم که هدف ها از دوو راه در به وجود امدن اختلالات روانی و رفتاری و از جمله اختلالات جسمی، نقش آفرینی می کنند؛ ابتدا، به وسیله ی مکانیزم های ناسالم و خصوصیاتی که با تشویق و از هم گسیخته شدن رفتار، صورت می گیرد و به اختلال در رفتارهای هدفمند می انجامد. این پروسه موجب می شود پیوستگی و تداوم سوگیری شده و به سوی دستیابی به هدف با مشکل مواجه می شود و ثانیا، تعارض ها میان هدف ها است که به عنوان یک مکانیزم ناسالم موجب به وجود آمدن فشار های روانی دو برابر می شود. پژوهش حاضر با هدف کلی مقایسه کردن مکانیزم انگیزش در کسانی که مبتلا به اختلال جسمی شکل با کسانی که این اختلال را ندارند صورت گرفته است.
جامعه ی آماری، نمونه و روش نمونه گیری
با نظر به موضوع پژوهش، جامعه مو رد نظر، کسانی بودند که جهت درمان اختلال جسمی شکل به بیمارستان عرفان و کلینیک خصوصی مراجعه نموده بودند. در این جامعه، به شکل در دسترس ۳۰ نفر از مبتلایان به اختلال جسمی شکل انتخاب و با ۳۰ نفر کسانی که مبتلا نبودند همتا سازی شدند. از ۳۰ نفر بیمار به اختلال جسمی شکل تعداد ۱۲ نفر اختلال تبدیلی، تعداد ۹ نفر اختلال جسمانی سازی و تعداد ۹ نفر به اختلال درد، تشیخص داده شدند.
تنظیم پرسشنامهی هدفها و علاقه های شخصی (PCI): تنظیم پرسشنامه های هدف ها و علاقه های شخصی یا به اختصار PCI، نمونه اصلاحی و خلاصه شده پرسشنامه سبک انگیزش (MSQ) می باشد و همانند (MSQ) قسمتی از ان فرد نگر می باشد چون برنامه ها و هدف های جاری هر شخص را در ۱۲ قسمت مختلف سنجش و مورد پژوهش قرار می دهد (کوکس و کلینگر، ۲۰۰۴). در PCI از افراد مورد آزمون خواسته می شود در رابطه با هدف هایشان در هر کدام از حیطه های زندگی تفکر کنند وو پس از ان نظراتشان را در رابطه با چگونگی دستیابی به هدف هایشان را در ۱۰ بخش نمره گذاری نمایند. حیطه های زندگی در پرسشنامه ی PCI شامل: خانه و مسائل مربوط به آن؛ حرفه، شغل موقعیت اقتصادی و مالی؛ رابطه هایشان با خانواده بستگان و ههمسر؛ رابطه هایشان با آشنایان و دوستان؛ صمیمیت، عشق، و رابطه جنسی؛ اصلاح و تغییر و رشد شخصیتی؛ تحصیلات؛ بهداشت روان و سلامت پزشکی؛ استعمال مواد تخدیری (سیگار و …)؛ معنویت؛ سرگرمی و اوقات فراغت و هدف های دیگر. کوکس و کلینگر (۲۰۰۴) بر این اعتقاد هستند که با توجه به این که حیطه های بالا، حیطه های مشترک در زندگی بسیاری از افراد می باشد؛ بنابراین برای نمونه مهمترین حیطه ها انتخاب شده اند؛ اضافه بر آن، قسمتی از پرسشنامه قانون نگر می باشد. به این صورتت که گروه بندی هدف ها، به یاری ۱۰ واژه ی کلیدی، نوع فعالیت ها و داشتن امکان مقایسه ی میان فردی را ممکن می سازد. در طی این پژوهش، قسمت دوم این پرسشنامه تحت توجه قرار میگیرد.
میزان اهمیتی که در pci، وجود دارد اهمیت اهداف آزمودنی را تعیین می کند و این مسئله که تا چه اندازه، اهداف برای آزمودنی اهمیت دارد که خواستار دستیابی و یا انجام آن است؛ میزان احتمالی که اهداف تحقق یابند، عقیده آزمودنی را در رابطه با احتمال تحقق اهدافش در نتیجه تلاش را اندازه گیری می کند؛ میزان کنترلی که روی سیر تحقق، احساس کنترل سوال شونده را برای تحقق اهدافش اندازه گیری می کند؛ میزان درک به این مسئله که چه کاری باید انجام دهد؛ آگاهی و دانش شخص را از روش دستیابی به هدفهایش، می سنجد؛ خشنود بودن (به دلیل دستیابی به اهداف)، شادی پرسش شونده را از جهت تحقق هداف، می سنجد؛ سرخوردگی ( به دلیل دست نیافتن به اهداف) ناراحتی و غم فرد مورد آزمون را از جهت ناکامی در رسیدن به اهدافش، می سنجد؛ تعهد (وابستگی قلبی) به خواسته؛ اراده مراجع در تحقق اهدافش را می سنجد و طول زمان دستیابی به اهدف، عقیده آزمودنی را در رابطه با طول زمان احتمالی مورد نیاز جهت تحقق اهدافش اندازه گیری می کند. مقدار آزادی در انتخاب اهداف، تعیین می کند که ایا پرسش شونده اهدافش را انتخاب کرده استت یا کسانی دیگری این هدف را برای او انتخاب کرده اند؟ و در آخر میزان مهم بودنن آن برای اهداف دیگر همسویی اهداف شخص و یا میزان تعارضات اهداف را می سنجد. شواهد، مشخص کننده ی آن می باشد که pciپایایی و اعتبار مناسب را داراست (کوکس و کلینگر، ۲۰۰۴). کوکس و کلینگر (۲۰۰۴) ثابت بودن درونی ۱۰ مقیاس pci را به روش آلفای کرونباخ بر روی نمونه ی دانشجویی ۱۸۲ نفری و سلیمانیان (۲۰۰۵) بر روی نمونه دانشجویان ۱۵۸ نفری محاسبه نموده است.
از تعداد ۶۰ نفر مورد آزمون شرکت کننده در این تحقیق، تعداد ۳۰ نفر آنها مبتلا به اختلال جسمانی شکل و تعداد ۳۰ نفر مبتلا نبودند. از تعداد ۳۰ نفر بیمار مبتلا به اختلالات جسمانی شکل، تعداد ۱۲ نفر اختلال تبدیلی، ۹ نفر مبتلا به اختلال درد مشخص نشده و ۹ نفر اختلال جسمانی سازی تشخیص داده شدند. متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت خانوادگی (تاهل و تجرد) در زمان تشکیل دو گروه کنترل شدند.
جدول ۱: داده های شناختی جمعیت گروه نمونه
جدول ۲: نتیجه های چهارگانه f در رابطه با تحلیل واریانس چند متغیره
آنگونه که از جدول بالا نتیجه گیری می شود، میزان مشخصه های آماری f با میزان ۷۱۷/۱۱ در هر چهار مشخصه در سطح معنادار می باشد؛ به این صورت که احتمال ۹۵% می توان به این نیتجه رسید که ساختار انگیزش اشخاص مبتلا به اختلال جسمانی شکل و اشخاص غیر مبتلا تفاوت دارد. آزمون تعقیبی lsd در جدول ۳ مشخص می کند که به غیر از مولفه های طول مدت زمان دست یابی به هدف که تفاوت معنی داری میان دو گروه وجود ندارد در دیگر مولفه ها، تفاوت معنی داری میان افراد مبتلا به اختلال جسمانی شکل و اشخاص غیر متبلا وجود دارد.
اصلی ترین هدف پژوهش پیش رو، اندازه گیری و مقایسه مکانیزم انگیزش در اشخاص مبتلا به اختلال جسمانی شکل با اشخاص غیر مبتلا بود. با توجه به نتایجی که به دست آمده، مشخص می شوند که در سبب شناسی و پدید آمدن اختلال جسمانی شکل، نقش مکانیزم انگیزش اهمیت بسزایی را دارا می باشد.
جدول ۳: نتیجه های آزمون تعقیبی lsd
در نتیجه یافته های به دست امده، اشخاص مبتلا به اختلال جسمانی شکل، مکانیزم انگیزشی ناسازگارانه را دارا می باشند. این اشخاص نسبت به افراد غیر مبتلا، برای هدفهای خود اهمیت قائل بوده و برای دستیابی به اهداف خود کمتر امیدوار هستند، آگاهی و کنترل کمتری نسبت به اهداف خود را دارا هستند، حداقل خوشنودی از دست یابی به هدف یا حداقل ناخشنودی از عدم دستیابی به هدف را دارا می باشند، حداقل تعهد به هدفها و تعارضات هدفها از ویژگی های سایر این افراد است. آنان در انتخاب هدف های خود، از آزادی کمتری نسبت به کسانی که مبتلا نیسیتد را دارا می باشند و برای اجرای برنامه ها و هدفهای خود بسیار منفعل عمل می کنند و از آنجایی که در زندگی با ناکامی ها و استرس های زیادی رو به رو بوده اند به درماندگی آموخته شده دچارند و بر این باورند که کوشش کردن برای دستیابی به هدفهایشان نتیجه ای ندارد. این اشخاص،در راه دستیابی به هدفهای خود در زمان مواجه شدن با مانع ها هدفهای خنود را رها می کنند و پیوستگی و استمرار برای تحقق آنها را ندارند. به طور معمول تعقیب هدف، یک نقطه شروعی دارد؛ یعنی وقتی که شخص، مشوقی را انتخاب می کند، یک تعهد درونی برای تلاش برای دستیابی به آن هدف را در خود ایجاد می کند (هک هاوزن، گول ویتسر، ۱۹۸۷).
داشتن تعهد برای دستیابی به یک هدف، هم از جهت عواقب چشم پوشی و رها کرد هدف و هم از جهت تغیرات بی شماری که تعهد برای یک هدف بوجود می آورد، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ نخست اینکه، تعهد برای یک هدف، تاثیرات اولیه ی موانع آنی را تغییر می دهد؛ بدین معنی که پیش از اینکه شخص به یک هدف متعهد شود، موانع موجب می شود آن هدف، جذابیتش را از دست بدهد ولی پس از تعهد موانع، نه اینکه موجب تقویت هدف خواهد شد بلکه باعث می شود تعهد نیز عمیق تر گردد (گلینگرف ۱۹۷۵)؛ ثانیا اینکه تعهد، باعث تغییر در کارکرد ذهن می شود.
پیش از تعهد، فرد به طور مرتب گزینه های متفاوتی را برای انتخاب خود می سنجد؛ به عبارتی، مجموعه ی ذهن وی در یک وضعی ارزش یابی قرار می گیرد ولی پس از تعهد، شخص دچار ذهن ابزاری می شود که مشخصه ی آن جانب داری از یک هدف ویژه و تمرکز بر روش های دستیابی به آن هدف است؛ ثالثا اینکه با شروع تعهد، یک پروسه ی مخفی در ذهن به وجود می آید که شخص را به هر مشخصه ای که در تعقیب هدف در ارتباط باشد حساس می سازد (گول ویتسر، هک هاوزن و اشتفر، ۱۹۹۰).
در طی این پژوهش روشن شد که اشخاص مبتلا به اختلالات جسمانی شکل، تعهد کمی نسبت به هدفهای خود در مقایسه برا افرادی که به این اختلال دچار نیستند را دارا هستند. بارزترین خصوصیت فرایند عمل؛ به این معنی که «استمرار و پیوستگی، تا زمان دستیابی به هدف مورد نظر، در اشخاص مبتلا مشاهده نمی شود. بارزترین مشخصه فرایند عمل «استمرار و پیوستگی» در جهت دستیابی به هدف از مرحله ی انتخاب، به وجود امدن وابستگی هیجانی به هدف دستیابی تا مرحله ی نهایی آن؛ به این معنی که امتحان نتیجه های به دست آمده می باشد (باقری، ۲۰۱۰).
نتایج به دست آمده در این پژوهش، با پژوهش های کوکس و کلینگر (۲۰۰۴) و من و همکاران (۱۹۹۸) همخوانی دارد؛ به عنوان نمونه، من و همکاران (۱۹۹۸) مشخص کرده اند که اشخاص معتاد به الکل در مقایسه با اشخاصی که به الکل معتاد نیستند مکانیزم انگیزشی متفاوتی را دارا هستند، آنان بیشتر دارای هدفهای اجتنابی بوده اند، تعهد پایینی نسبت به هدفهایشان دارند و بر این اعتقاد هستند که کنترل کمی بر روی هدفهایشان دارند. پژوهش روبرسون (۱۹۹۰) هم مشخص کرده است که اشخاصی که از شغل خود رضایت دارند در مقایسه با افراد ناراضی مکانیز انگیزیشی متفاوتی را دارا هستند. پژوهشهای نیوکامب و هارلو (۱۹۸۶) هم در میان جوانان و نوجوانان همبستگی معناداری میان اعتیاد و نداشتن هدف و سمت و سو در زندگی نشان داده است. سایر تحقیقات، مشخص کرده است اشخاص معتاد، احساس کمتری نسبت به نیاز به مشوق ها دارند، از تعهد پایینی برای حرکت در جهت دستیابی به اهداف برخورداند و این احساس در انها وجود دارد که توان رسیدن به اهدافشان را ندارند.
طبق یافته های به دست آمده از این پژوهش، مشخص شد که مکانیزم انگیزش افراد مبتلا به اختلالات جسمانی شکل با اشخاص غیر مبتلا از لحاظ طول زمای که این اشخاص جهت دستیبابی به هدفهای خود پیش بینی کرده بودند تفاوت ندارد و از این لحاظ هر دو گروه در وضعیت مشابهی به سر می برند. بر طبق عقیده کوکس و کلینگر (۲۰۰۳) اشخاصی که حداقل امید را برای تحقق هدف و حداقل خشنودی از دستیابی به هدف و یا حداقل احساس غم نسبت به عدم تحقق هدف، حداقل تعهد جهت دستیابی به هدف، احساس کنترل کم نسبت به هدف و حداقل آگاهی را در رابطه با هدفهای خود دارا هستند، مکانیز انگیزش ناسازگارانه را دارا هستند.
از سوی دیگر، خصوصیات سایر اشخاص دارای مکانیزم انگیزشی ناسازگارانه، این می باشد که اشخاص به جای هدفهای گرایشی، از اهداف اجتنابی برخوردارند (تلاش می کنند که از پیامدهای منفی دوری کنندِ) می باشند. در نتیجه، بر طبق نظر کوکس و کلینگر، دست یافته های این تحقیق را می توان به این صورت تبیین کرد که هدفهای هر شخص با شخص دیگر تفاوت دارد. امکان دارد شخصی نیل به مدارج بالای علمی را به عنوان هدف برای خود انتخاب کند و شخص دیگر، ترک اعتیادش را. این دو هدفها، مستلزم صرف زمان و وقت بسیاری است. اشخاص مبتلا امکان دارد بیشتر هدفهای اجتنابی را پی گیری کنند و بیشتر در پی راحت شدن یا فرار از هدفهای منفی آزار دهنده باشند؛ مانند سعی برای بیمار نشدن، کوشش برای اخراج نشدن یا کوشش جهت خلاصی از محرک های منفی مثل ازدواج ناموفق. اشخاص مبتلا، به همان اندازه که زمان مورد انتظار جهت دستیابی به هدفهای اجتنابی خویش را پیش بینی می کنند که اشخاص غیر مبتلا این وقت را برای هدف های گرایشی مد نظر قرار می دهند.
پژوهش های الیوت و جرج (۲۰۰۲) مشخص کرد مراجع کنندگانی که هدفهای احتنابی زیادی را در پروسه ی درمان پی می گیرند، در مقابل مراجع کنندگانی که هدفهای اجتنابی کمتری را در پروسه ی درمان دارا هستند تغییر بسیار کمی در احساس خرسندی از زندگی شان بروز می دهند. اضافه بر این، مردم به لحاظ تصوراتشان درباره ی عینی پی گیری هدفهایشان با هم تفاوت دارند. بعضی وقت ها تنها به نتیجه ی پایانی فکر می کنند؛ بدین معنی که زمانی که به اهدافشان دست پیدا می کنند چه احساسی را دارا خواهند بود، مانند در فکر فرو رفتن برای رسیدن به یک شغل پر درآمد ولی اگر تصور کنند چه مرحله هایی برای دستیابی به هدف نیاز دارند، به احتمال بالایی در دستیابی به هدفهایشان موفق تر می شوند و احتمالا به مسائل و مشکلات پیش روی خود توجه مضاعفی نشان خواهند داد، به خصوص اگر هدفها برای شخص از ارزش زیادی برخوردار باشد (کوستز و همکاران، ۲۰۰۲).
با به کارگیری این دستورالعمل های کاربردی به رابطه ی خود در اتاق خواب گرما و حرارت بخشید
آیا تا به حال به صحبت های خواهر، بهترین دوست و یا هم اتاقی هایتان که درباره زندگی جنسی لذت بخشی که باهمسرانشان دارند گوش داده اید؟ اما آنها چگونه می توانند این رابطه را زنده و گرم نگه دارند حتی با وجود اینکه سالها از ازدواجشان می گذرد و دارای یک یا چند فرزند شده اند. اما لازم نیست شما خود را به زحمت بیندازید ما با چند زن موفق که از زندگی جنسی خود راضی هستند مصاحبه کردیم و از آنها خواستیم که راز موفقیت خود را در رابطه ی جنسی شان با ما هم در میان بگذارنند.
واقعا؟ آیا باید تاریخی برای رابطه ی جنسی روی تقویم مشخص کنیم؟ «البته صد در صد» این پاسخی است که زوج های موفق در رابطه ی جنسی به ما می دهند خانوم الف یکی از افراد موفقی است که ما با او مصاحبه کردیم او حدود دو سال است که ازدواج کرده و سه فرزند زیر ده سال دارد او به ما پیشنهاد می دهد که بهانه هایی مثل خسته هستم، تازه از سر کار آمده ام، باید بچه ها را به رختخواب ببرم و از این قبیل را کنار بگذارید.
خانوم ب یکی دیگر از افرادی است که با او مصاحبه کرده ایم. او می گوید برای زوج هایی که مدت طولانی از ازدواجشان می گذرد بهتر است که با برنامه های رمانتیک و عاشقانه کیفیت رابطه ی جنسی خودرا افزایش دهند.
به جای اینکه برنامه ریزی تقویمی برای رابطۀ جنسی را عملی غیر رمانتیک و غیر عاشقانه تلقی کنید. بهتر است. این مسئله را به عنوان نوعی از پیش نوازی لذت بخش قبل از رابطه نگاه کنید.
خانوم ی اکنمون ۲۴ سال است که ازدواج کرده و دارای ۱۲ فرزند است که کوچکترین آنها ۱۱ سال و بزرگترین شان ۲۳ سال سن دارد او می گوید این ابزارهای کوچک ضروری ترین وسیله در خانه هایی که دارای فرزند هستند می باشد و ما هر زمانی که به خانۀ جدیدی اساس کشی می کنیم خریدن قفل برای اتاق خوابمان یکی از ضروری ترین کارهایی است که باید انجام دهیم.
خانوم قاف زنی است ۱۴ سال است ازدواج کرده و دارای هفت فرزند است می گوید «حتی اگر قفل فیزیکی نیز در خانه شما وجود نداشته افراد خانه باید حریم ها و حد و مرزها را در خانه ی خود بشناسند.» او هم چنین این مسئله را بیان می کند که من و همسرم همیشه از اینکه بچه ها به رخت خواب رفته باشند مطمئن می شویم و آن وقت می توانیم در کنار هم باشیم. به گفتۀ دکتر زدراک ویلسون همۀ زوج ها بایستی ارزیابی درستی از محیط خانه شان داشته باشند و فاکتورهایی که در یک رابطۀ جنسی لذت بخش ضروری و تعیین کننده هستند را مشخص و آنها را ایجاد کنند. مثلا در بعضی خانواده ها قفل کردن درب اتاق خواب کافی است و دیگر اعضای خانواده این مرز و محدوده را به رسمیت می شناسند ولی در بعضی دیگر خانواده ها ممکن است برای ایجاد فضایی آرامش بخش و مطمئن استفاده از ابزارهایی مثل دستگاه های مکانیکی، دوربین ها، کامپیوتر و یا تلویزیون ضروری است.
در طول یک دورۀ حساس و بحرانی در ازدواج به خصوص زمانی ککه تازه صاحب فرزند شده اید برنامه ریزی برای زمان و انرژی تان بسیار مهم است.
زوج هایی که طی این دوره می توانند کیفیت رابطۀ جنسی خود را حفظ کنند معمولا آموخته اند که استفادۀ بهینه از زمان و انرژی بسیار مهم است و سعی می کنند که در انجام رابطۀ جنسی در عین در نظر گرفتن کیفیت، زمان را نیز در نظر می گیرند. ممکن است شما در گذشته از رابطه های جنسی سریع لذتی نمی بردید زیرا از نظر فیزیکی آمادگی کافی برای انجام این کار را پیدا نمی کردید اما به یاد داشته باشید که ذهن و جسم رابطۀ قوی دارند و شما نباید این رابطه را دست کم بگیرید. شارون گیلرست اونیل درمانگر و مشاور خانواده و ازدواج و نویسندۀ کتاب «پیشنهادات کوتاه برای داشتن اززدواجی و موفق و شاد» پیشنهاد می کند زمانی که برای انجام عمل جنسی محدودیت زمانی دارید سعی کنید خود را در مکان هایی تصور کنید که در گذشته رابطه ی جنسی در آنجا برایتان لذت بخش بوده و به همین شکل ارامش خود را حفظ کنید.
او هم چنین اضافه می کند که از خیالپردازی و ایجاد دنیای فانتزی در رابطه ی جنسی نترسید زیرا شما اگر بخواهید از ۲۰ دقیقه زمانی که برای رابطه در اختیار دارید نهایت استفاده را بکنید این کار به شما بسیار کمک می کند.
به گفتۀ روان شناسان “زمانی که تمایل به انجام عمل رابطه جنسی دارید راههای مختلفی برای نشان دادن تمایل خود دارید”. افراد معمولا ترکیبی از راههای قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی را مورد استفاده قرار می دهند. شما باید این توانایی و مهارت را داشته باشید که بین ماجراجو بودن و محافظه کار بودن توازن ایجاد کنید. شما بایذ به حدی محافظه کار باشید که طرف مقابل شما احساس کسالت و خستگی نکند و از طرف دیگر نیز به حدی ماجراجو نباشید که طرف مقابل احساس ناراحتی کند و از شما فاصله بگیرد. شما باید این توازن را در تمام مسائل جنسی از جمله حالت هایی که برای رابطه انتخاب می کنید تا طرز برخورد و روش و رفتارتان در انجام عمل جنسی ایجاد کنید.
رفتارهای جنسی ای که برخی از زوج ها دارند مثل اینکه همیشه در یک زمان خاص، در یک مکان مشخص و در یک روز مشخص با هم رابطه برقرار می کنند در طولانی مدت باعث کسالت و تکراری شدن رابطه می شود. ترکیب کردن و تنوع دادن به مکانی که رابطه در آن صورت می گیرد می تواند ایجاد کنندۀ هیجان و تنوع دادن به مکانی که رابطه در آن صورت می گیرد می تواند ایجاد کنندۀ هیجان و تنوع در رابطه باشد. مثلا هر بار لازم نیست که در اتاق خواب رابطه داشته باشید می توانید این بار در حمام و یا حتی خارج از خانه باشد. به گفته دکتر زدراک ویلسون بسیاری از زوج ها بیان کرده اند که لذت بخش ترین رابطه هایی که با هم داشته اند زمانی بوده که آنها خارج از خانه بوده اند. شما بنابراین مجبور نیستید کار را تنها به تعطیلات محدود کنید، بلکه می توانید برای فرزند خود یک پرستار بگیرید و با همسر خود بیرون بروید و یا بچه ها را به خانۀ پدربزرگ و مادر بزرگ هایشانن بسپارید و خودتان نیز یک اتاق برای یک شب و یا حتی برای چند ساعت در بیرون از خانه اجاره کنید.
به گفتۀ خانوم قاف «ُمهارت های ارتباطی عالی » یکی از دلایل اصلی ای است که باعث شد او و همسرش پس از گذشت سال ها از ازدواجشان از رابطۀ جنسی و زندگی خود احساس رضایت و شادمانی کنند. او می گوید قبل از اینکه ما با هم ازدواج کنیم همسرم به من گفت که او می خواهد دربارۀ همه چیز با من صحبت کند و او واقعا نیز این کار را انجام داد، زیرا راه دیگری جز صحبت کردن و ارتباط کلامی برای فهمیدن نیازها و خواسته های طرف وجود ندارد. ممکن است شما پس از صحبت کردن با همسرتان متوجه شوید که افکاری که شما دربارۀ رابطۀ جنسی داشته اید و از آنها مطمئن بودید برای همسرتان اهمیتی ندارند. دکتر گیلرست اونیل توصیه می کند که صحبت کردن راجع به این مسائل را به پس از رابطۀ جنسی موکول کنید و در زمان مناسب راجع به کوچکترین جزئیات رابطه نیز با هم گفت و گو کنید تا بتوانید لذات خود را به حداکثر برسانید.
به گفتۀ فلندرز اکثر زوج ها برای خودداری کردن از انجام رابطه بهانه هایی مثل سر درد داشتن، خستگی ویا عصبی بودن می آورند اما ما به شما می گوییم دقیقا به خاطر هین هاست که رابطۀ جنسی را انتخاب می کنیم، ارتباط جنسی باعث کاهش درد های جسمانی و کاهش استرس می شود و هم چنین کیفیت خواب را بالا می برد و انگیزه ای برای حل کردن اختلافات و مشکلاتمان می شود.
حواستان باشد که بهانه ها تمام زندگی شما را نگیرند، زیرا بچه ها برای همیشه کوچک و نیازمند شما باقی نمی مانند و اگر شما نسبت به این مسئله بی تفاوت باشید و تمام حواس و تمرکز خود را برای بزرگ کردن بچه ها و مسائل دیگر اختصاص دهید زمانی به خود می آیند که می بینید رابطۀ جنسی در زندگی شما هیچ جایگاهی ندارد و اصلا نمی توانید از آرامش و لذتی که این رابطه می تواند برای شما به ارمغان بیاورد بهره مند شوید.
گیلرست پیشنهاد می کند «بارش فکری خود را برای از میان برداشتن بهانه و یافتن راه حل هایی در جهت داشتن رابطه ای لذت بخش تر به کار بیندازید.» آیا خسته اید؟ِ می توانید زودتر به رخت خواب بروید. آیا زمان کافی ندارید؟ راه حلی خلاقانه برای اندک زمانی که دارید پیدا کنید. اگر ریشۀ این بهانه هایتان با تغییرات عملی قابل برطرف کردن نیستند (برای مثال اگر مشکلات یا موضع گیری های ضمنی اساسی و ریشه دار دربارۀ رابطۀ جنسی دارید، مراجعه به یک درمانگر را در برنامه ی کار خود قرار دهید).
جنکینز از زندگی ماجراجویانه جنسی خود و همسرش سخن می گوید اما او به این مسئله نیز اشاره می کند که داشتن رابطۀ ماجراجویانه و هیجان انگیز جنسی بیش از هر چیز مستلزم اعتماد متقابل دو طرف به یکدیگر است او می گوید «داشتن رابطۀ جنسی عالی در اتاق خواب انعکاسی از وجود یک رابطۀ کلامی متقابل و مناسب و فهم درست از نیازها و خواسته های یکدیگر در اتاق های دیگر خانه است.
برای ایجاد اعتماد در همسر خود شما بایستی این اعتماد را در خارج از اتاق خواب ایجاد کنید. اگر شما رفتاری توهین آمیز و نامناسب در طول روز با همسرتان داشته باشید چرا او باید تمایل به برقراری رابطه و در آغوش شما بودن در شب را داشته باشد؟ دکتر زدراک می گوید: «ایجاد اعتماد، راحتی و تعامل دو طرفه تنها زمانی اتفاق می افتد که طرفین در یک رابطۀ گوش دادن فعال با یکدیگرباشند و بتوانند به سخنان یکدیگر به صورت فعالانه گوش دهند. او در ادامه توصیه می کند شما باید به صورت فعالانه و به شکلی دلسوزانه به حرف های همسرتان گوش دهید و به او نشان دهید که حرف های او را می شنوید و احساسات خود را درگیر این مسئله نکنید» هنگامی که احساس کنید شما و همسرتان دو متحد هستید نه دو دشمن صداقت را در زندگی جنسی خود احساس می کنید و می توانید امیدوار باشید که این رابطه گرم تر و زنده تر نیز خواهد بود.
خانوم قاف می گوید: «ما هنوز به ظاهر خود اهمیت می دهیم و به اینن مسئله افتخار می کنیم.» مطمئنا حفظ تناسب اندام و اهمیت دادن به ظاهر خود می تواند در لذت بردن از رابطۀ جنسی بسیار کمک کننده باشد. اما این مسئله تنها برای لذت بردن طرف مقابل شما نیست بلکه شما حتی خودتان نیز از اینکه ظاهر خوبی دارید احساس رضایت و شادمانی می کنید.
علاوه بر این شور و اشتیاق جنسی شما تا حد زیادی بستگی به سلامت جسمانی شما دارد. دکتر زدراک ویلسون می گوید: «زمانی که شما احساس ناراحتی، خستگی، بیماری ویا کمبود انرژی می کنید نمی توانید آمادگی لازم را برای انجام عمل جنسی به دست بیاورید بنابراین سعی کنید در کلاس های ورزشی شرکت کنید، آرایش کنید لباس های خود را عوض کنید حتی اگر قرار نیست جای خاصی بروید. هر کاری که باعث می شود احساس کنید از لحاظ جنسی خاص تر و خواستنی تر به نظر می رسید انجام دهید و این کار را به گونه ای انجام دهید که مطمئن شوید که همسر شما متوجه می شود.