مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده
مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

مشاوره ازدواج و خانواده کودک و نوجوان

سایت تخصصی مشاوره روانشناسی و روانپزشکی با هزاران مطلب مفیدو آموزنده

رها کردن میراث سنت های خانوادگی می تواند یک مدل نوآوری است؟

 

رها کردن میراث سنت های خانوادگی می تواند یک مدل نوآوری است؟

هر چهار سال یکبار، " نام خانوادگی (نام خانوادگی، تلفظ شده)، یک گروه قابل توجه از افرادی که معنی اوراق قرضه عشق بدون قید و شرط را نشان می دهند، احترام می گذارد. اولین پیوستن، 24 سال پیش، توسط حدود 100 نفر حضور داشت. تعداد اعضا با هر نسل بعد، همچنان رشد می کند، چرا که همسران و نوزادان بیش از گذر از اعضای قدیمی تر است.

 

از طریق ازدواج با یک فرزند مستقیما از ""، من افتخار می کنم که 30 سال پیش به این خانواده بزرگ پیوستم. همسر من عضو نسل سوم پس از بنیانگذار است. نسل دوم شامل 10 کودک و یکی از آنها 10 فرزند بود. در نسل سوم، 40 فرزند مستقیما و 73 عضو، شامل همسران هستند. در حالی که درصد DNA اصلی با هر نسل بعد کاهش می یابد، عشق فراگیر و بی قید و شرط به چند صد نفر و ده ها خانواده در سراسر جهان پراکنده شده است.

 

چقدر از قبیله ها شنیده اید؟ آیا این میزان مقابله با ناباروری در جامعه بشری نیست؟ چگونه این اتفاق بیفتد؟ خانواده اصلی بنیانگذار چه بود؟ چه اصولی از نسلی به نسل منتقل شد؟ چه تجربیات مشترک، چشم اندازهای آنها را شکل داد؟

فرضیه: آیا می توان یک "تعداد جادویی"، یک جرم بحرانی از افراد در هر نسل وجود داشته باشد، هر کدام درصد مشابهی از DNA اصلی را دارند، به طوری که انرژی دوستانه به اندازه کافی همسو با آنها به اشتراک گذاشته شود و بتواند همسرانی را که هم تراز شده اند جذب کنند؟ اگر انرژی در تعداد مشخصی از افراد متمرکز شود، آیا با توجه به اثرات شبکه می تواند انرژی جمع شده را با نسل های متوالی افزایش دهد؟ این مشاهدات ممکن است مخالف بصری باشد، زیرا ممکن است انتظار داشته باشیم که رقیق کردن DNA انرژی را پراکنده کند.

 

قبیله در حال حاضر در نقطه انفصال است، به عنوان نسل دوم و سوم به علت پیری کاهش می یابد  . در هر پیوستن، ما کسانی را که از آخرین رویداد گذشته بوده اند، به یاد می آوریم، همانطور که از طریق ازدواج و تولد، اعضای جدید را جشن می گیریم. علاقه خاطرات عزیزان در گذشته به طور جدایی ناپذیری با احساس پایدار تداوم مخلوط به عنوان ما به نوزادان در آغوش و تماشای آنها را به بزرگسالان رشد، ساختمان خانواده مراقبت.

 

چگونه می توان سنت برگزاری این خانواده ها را هر 4 سال حفظ کرد؟ در پایان این آخرین رویداد، تیم اصلی که زمان و تلاش زیادی را برای سازماندهی رویدادها سرمایه گذاری کرده است آماده است تا این مسئولیت عالی را به نسل بعدی منتقل کند. چه کسی این چالش را پذیرفته و چرا؟ چه خواهد شد؟

 

یک هدف منحصر به فرد برای سازماندهی این رویداد چهار ساله به اندازه کافی قدرتمند نیست تا انگیزه اعضای نسل آینده برای حفظ نزدیکی قبیله. چگونه می توانیم بر انرژی بنیادی که قبیله، نوع عشق بدون قید و شرط که تنها در مفهوم «خانواده بزرگ» وجود دارد، متمرکز شویم؟ آیا می توانیم "افسوس" را عمل کنیم و نه فقط یک حالت عاطفی متداول گذرا؟ آیا می توان هر یک از ما خود را به عنوان یک شبکه ای شناخت که باید در تعاملات مثبت در حال تعامل قرار گیرد و نه تنها در هر 4 سال یک حزب 3 روزه جمع کند؟ هدف ما برای این تعاملات از نظر حفظ انرژی و میراث کل قبیله چیست؟ چه باید بکنیم و چگونه رفتار کنیم؟

 

 

بررسی چشمانداز و دیدگاه کلیدی برای درک چگونگی ادامه دادن است. هر یک از خانواده های فوری ما در حال حاضر گره ای از فعالیت های دوست داشتنی است. ما عاشق والدین ، خواهر و برادرها، همسران و فرزندانمان هستیم. ما ارتباطات گرم میان خانواده ها ایجاد کرده ایم، حتی زمانی که ارتباط ژنتیکی غیرمستقیم باشد. گره های فردی ما به صورت خوشه ای سازماندهی می شوند که رویدادهای خانوادگی را به اشتراک می گذارند که برجسته نقاط عطف زندگی، مانند تولد، جشن های شادی و غم و اندوه است. اگر بخواهیم داستان های نسل های قدیمی تر را به اشتراک بگذاریم، اسرار کوچکی که ممکن است یکبار در یک زمان رخ داده باشد، اتفاقات روزمره ناآشنا است؟ داستانها نه تنها خاطرات زنده را حفظ می کنند، بلکه موجب کنجکاوی و تعامل و همچنین عقل مشترک می شوند. ما عاشق شنیدن درامات های زندگی، امیدها و رویاها ، تکمیل شده یا نه. آیا آنها به ما یادآوری نمی کنند که زندگی ما را به ما داده و روابطی را که ما را تحمل می کنند قدردانی کنیم؟ همانطور که گره ها با گره های دیگر ارتباط برقرار می کنند، مجاورت جغرافیایی دیگر عامل محدود کننده نیست، زیرا هزینه ارتباطات اساسا صفر است.

 

همانطور که گره ها خوشه ها را تشکیل می دهند و خوشه ها از خوشه های فوقانی تشکیل می دهند که چندین بار در یک سال ارتباط برقرار می کنند، مکالمات مربوط به پیوستن چهارساله به طور طبیعی در سراسر کلان رخ می دهد. این فرایند می تواند ارگانیک و خود سازماندهی باشد، یعنی بدون کنترل و مدیریت متمرکز. تلاش برای تحمیل یک ساختار مصنوعی یا سلسله مراتب خود شکست خورده است، زیرا استفاده از انرژی تمایل دارد که از اصل عشق بدون قید و شرط کاسته شود. درست همانطور که والدین عاقل از رشد فرزندان خود در هر جهت برای آنها مثبت هستند، بزرگان این قبیله باید به همان نسبیت دوستانه به نسل های بعد ادامه دهند. حتی هنگامی که افراد یک DNA مشابه را به اشتراک می گذارند، می توانند شخصیت های مختلفی داشته باشند. آیا غنائی که ما از به اشتراک گذاشتن و به دست آوردن دیدگاه های تازه، استعدادها و منابع به دست آوریم، به مراتب بیش از نگرانی هایی است که ما ممکن است در مورد فراتر رفتن از مناطق راحتی خودمان داشته باشیم؟

 

 

آیا این مدل برای نوآوری در زمینه های دیگر نیز نیست؟

 

تنها محدودیت به موفقیت ما، به اشتراک گذاری شادی از انرژی مثبت ما، تعهد ما است که مایل به ادامه بازسازی اوراق قرضه عشق بدون قید و شرط. چرا ما می خواهیم این کار را انجام دهیم؟ پاسخ واضح است همه ما به دنبال حس تعلق است. بعضی از ما این را به عنوان جستجوی معنایی در زندگی تفسیر می کنیم، به طوری که زندگی ما برای دیگران و همچنین به خودمان اهمیت دارد.

 

آیا روحیه کارآفرینی یک درایو مشابه را بیان می کند؟